بسم الله الرحمن الرحیم
علت پیروزی جبهه هاشمی
انسان می بیند همیشه جهل و نادانی باعث و بانی تکرار مسائلی تلخ در طول تاریخ بوده است.
امام خمینی آن مرد ژرف اندیش فرمودند تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش بر پیکر حرکت بالنده اسلام.
برای ما جای سوال است چگونه عده ای ناشایست توانسته اند خود را جزو بزرگان اسلام وارد نمایند و سپس با نادانی و خودنساختگی خود ضربات سنگینی را بر حرکت بالنده اسلام در طول تاریخ اسلام وارد نمایند.
در سال 84 مردی با نام احمدی نژاد چون ستاره امیدی بر فضای سیاسی کشور خودنمایی نمود و خیل عظیم و سرگردان ملت را که پناهی برای رهایی از وضع موجود و تنگناهایی که در مسیر ادامه زندگی طبیعی شان شکل گرفته بود مشاهده نمی کردند به سمت او هجوم بردند و او را بر سرنوشت قوه مجریه کشور خود گماردند.
ملت از چنین انتخابی راضی بود و بر خود می بالید که توانسته است از بین چندین کاندیدا و در بین شعار هایی که هر کدام می دادند چنین ستاره امیدی را رد یابی نمایند و بر مقدرات زندگی خویش بگمارند.
این مرد توانست کشور را در مسیر پیشرف یاری رساند و در این مسیر با اجرایی نمودن کارت سوخت با هوشمندی بالا مصرف بی رویه مرفهین و حتی توده های متوسط را کنترل و عدالت را در این زمنیه به نقطه مطلوب نزدیک نماید و سپس کشور را در مقابل تصمیم خطر ناک استکبار جهانی در راستای تحریم بنزین واکسینه نماید.
ایشان توانست با حساسیت بر سرعت بخشی بر انجام پروژه های مختلف عمرانی زمان انجام پروژه ها را کاهش دهد و با حساسیت بر پاک دستی ، هزینه پروژه ها را تنها محدود به هزینه های واقعی آنها بنماید و اینگونه کشور را در انجام پروژه های عمرانی به نقطه ای تعجب انگیز برساند و همه را در حیرانی فرو ببرد و احساس رضایت را بر قلوب توده های ملت جاری سازد.
این مرد توانا و دلسوز تصمیم خود را با همه سختی هایی که در مسیر او قرار دادند تا نتواند پروژه ای عظیم را کلید بزند اجرایی نمود و امر پرداخت یارانه ها را به صورت مساوی در بین جمعیت عظیم کشور ایران عملیاتی نماید و در مرحله اجرای فاز اول این پروژه عظیم توانست قدرت خرید توده های ملت را افزایش بدهد و هم مصرف بی رویه سوخت و برق و آب را کنترل نماید و کشور را از مسیر عنان گسیخته مصرف گرایی در پتانسل های انرژی (بنزین ، گاز ، نفت ، گازوئیل ) و حیاتی (آب و نان ) بر گرداند و به مسیر اعتدال و منطق سوق بدهد.
همه در سال 84 شاهد بودیم که احمدی نژاد مورد توجه و میل سران و معروفین اصولگرا واقع نشد و وایشان مصمم تصمیم خود را برا ی نجات کشور و ملت خود از مشکلات غیر منطقی و قابل حل عملی نمود و علی رقم اصرار اصولگرا ها بر انصراف از کاندیداتوری ، تا آخر در انتخابات 84 ایستاد تا بتواند با نظر مثبت ملت وارد منطقه ممنوعه شود!!
بعد از سال 88 به یک باره عده ای که درانتخابات سال 84 قصد داشتند امورات بیشتری در اختیار انها قرار بگیرد آنهم نه برای خدمت بلکه برای توسعه حیطه نفود و تأثیر گذاری خود دست به تخریب سنگینی بر این شخص دلسوز و توانا زدند اینان سعی نمودند پتانسیل قضاییه را در اختیار خویش قرار دهند و ظریف های این قوه را برای آزار و اذیت این مردتوانا به میدان بیاورند از آن طرف قوه مقننه را نیز در این امر بسیج نمودند و حتی توانستند افراد تأثیر گذار در سپاه و حوزه ها را نیز وارد این میدان کنند و با همه امکانات خبری از قیبل بولتن های خبری ، روزنامه ها و سایت های خبری و معروفینی از وبلاگ دارانی که در فتنه 88 نام و آوازه ای یافته بودند با طرحی حساب شده هجمه سنگینی را بر پیکر این مرد تدارک ببینند و این هجمه را زمانی شروع نمودند که دولت توانسته بود در امر پرداخت یارانه ها موفقیت چشمگیری را کسب نماید (سال 90) لازم است مطلب مهمی را از قلم نیندازم که ذکر ان بسیار مهم و حیاتی می باشد این هجمه و به نتیجه رسیدن ان در اصل متکی بود بر تأثیر گذاری بر اذهان "نیرو ها ی مذهبی و مومن ، بسیجی ها و انقلابیون" و لذا این افراد توانستند کسانی را که پتانسیل مدیریت اذهان این قشر را دارند به خدمت بگیرند و از طریق این افراد تأثیر گذار ، در سطح کلان اذهان قشر مذکور را با خود همسو نمایند .
به عبارتی این مرد توانا از دو سو مورد ترد و انزجار قرار گرفت یکی ازسمت کسانی که با نام اصلاح طلب آن هجمه ها را در سال 84 بر او وارد نمودند که نتواند ملت را با خود همسو نماید و باز سعی نمودند منطقه ممنوعه ای که از دست داده بودند رادر سال 88 با خشن ترین تصمیمات باز پس بگیرند و دیگری از طرف لایه های به ظاهر همسوی با رهبر انقلاب و متعهد به شعار های انقلاب که این افراد همت خود را در جهت عدم تداوم حضور اکیپ احمدی نژاد بر نهاد ریاست جمهوری متمرکز نموده و توانستند با بکار گیری همه ظریفت های خود در ابعاد مختلف کار را به جایی بکشانند که نماینده ای که مورد تأیید احمدی نژاد بود را با عدم تأیید صلاحیت از طرف شورا ی نگهبان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری مواجه بنمایند و اینگونه ادامه حضور تأثیر گذار چنین شخصی را غیر ممکن بنمایند .
جالب است که هم اصلاح طلبان در ابراز مخالفت و آشکارنمودن سعی و تلاش خویش در جهت جلوگیری از ورود احمدی نژاد به منطقه ممنوعه و کار شکنی در حهت تداوم ادامه تأثیر گذاری احمدی نژاد ایشان را شایسته نمی دیدند و هم اصولگرا هایی که به نظر می آمد باید از اینکه احمدی نژادی که همتش زنده نمودن شعار های انقلاب می باشد راضی و خوشحال باشند منتها هر کدام ایشان را از زاویه ای دارای شایستگی ها ی لازم برای حضور و یا ادامه حضورش در نهاد ریاست جمهوری نمی دیدند.
گروه اصلاح طلبان در سال 84 احمد ی نژاد را به عنوان سخصی متعصب و بسیار مذهبی که مثلا" می خواهد حالت پلیسی سنگینی در فضای اجتماع در راستای حفظ ظواهر اسلام دربُعذ پوشش زنان و ارتباطات بین زن و مرد بوجود بیاورد تبلیغ و مورد هجمه قرار داده بودند و در هنگام انتخابات سال 88 وقتی نادرست بودن این سبک سخنانشان اثبات شده بود به سمت زیر سوال بردن فهم و حکمت و مدیریت احمد ی نژاد در حل امورات کشور روی آوردند و توانستند اذهان توده هایی از ملت را نیز تحت تأثیر قرار بدهند بعد از اجرای هوشمندانه پرداخت یارانه ها در بین توده های ملت قدرت فهم و حکمت احمدی نژاد بسیار عیان گردید
بعد ازاینکه مشاهده گردید گروه اصلاح طلبان چیزی بر اساس شعار های خود که در سطح اجتماع آن شعار ها را شاخص گروه خود قرار داده اند دیگر چیزی در چنته ندارند و همه آنچه را در سطح اجتماع مدعی پرچم داری ان می باشند را به میدان تخریب احمد ی نژاد کشانده اند و همه با عملکرد احمدی نژاد بعد از مدتی سوخته شده است به یک باره مشاهده نمودیم لایه ای که اصلا" انتظار آن را نداشتیم و تصورش را هم نمی کردیم لایه ای که خود را در اول صف جبهه ولایت مداران نشان می داد و حتی نشانه های درخشانی در مبارزه با گروه اصلاح طلب دریافت نموده بود به میدان تخریب احمدی نژاد وارد می گردد تا میدان تخریب احمدی نژاد نوسازی و تجدید حیات گردد این گروه نیز دقیقا" بر اساس شعار هایی که در سطح اجتماع آن شعار ها را شاخص گروه خود قرار داده اند و خود را مدعی پرچم داری ان نشان داده اند احمدی نژاد را مورد حمله و یورش قرار دادند و بر اسا س رفتار ها و سخنان احمد ی نژاد و اکیپ همراهش سعی نمودند حمله و تخریب به سمت احمدی نژاد را همچون اصلاح طلبان ادامه دهند اصلاح طلبانی که گوییا به انها اشاره شده بود ساکت بنشینند و نظاره گر تخریب گری جبهه و گروه جدید باشند.
بعد از اینکه این گروه جدید توانستند به دست آورد های مناسبی در این زمنیه برسند و اذهان نیرو های تحت امرشان را و تحت نفوذ خود را که در اصل نیرو ها ی مذهبی و طرفدار تبعیت از ولایت بودند را نسبت به احمدی نژاد و اکیپ همراهش مسموم نمایند نوبت به حملات قضاییه و مقننه به سمت احمدی نژاد فرا رسید و با اطمینان کامل از اینکه رفتار ها ی تضعیف کننده ای که از سمت این دو قوه نسبت به احمد ی نژاد و اکیپ همراهش صورت می گیرد با مخالفت و بیانه های توده های مختلف مذهبیِ خواهان تبعیت از ولایت مواجه نخواهد شد و لذا این دو قوه تا آنجایی که امکان داشت به انحاء مختلف از تضعیف و آسیب رساندن احمد ینژاد و اکیپ همراهش کم نگذاشتند از آنجا که احمدی نژاد ر ابه مرحله بی یار و یاور رسانده بودند این دو قوه بدونه هیچ مانعی و اعتراضی از سمت مذهبیون نهایت تضعیف را بکار بردند می توان به نمونه کوچکی از آن ، زندانی نمودن مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در هنگام سخنرانی ایشان در سازمان بین الملل اشاره نمود. و نیز اگر رهبر انقلاب دو مرتبه جلوی حرکت های شدید قوه مقننه را که به سمت عملیاتی نمودن فاز تصویب مباحثی خطرناک با حداکثر آراء در مورد رئیس جمهور خیز برداشته بودند را نگرفته بودند شاید کشور را در مورد احمدی نژاد به سرنوشت حکومتی بنی صدر دچار می نمودند (دیده شد توسط مجلس خبرگان اعتراضی غیر مستقیم به این مانع شدن رهبر انقلاب در مقابل پروژه مجلس شورا ی اسلامی صورت گرفت!)
در حالی که توان احمدی نژاد از طرف این دو قوه کاهش یافته است و آسیب هایی به دولت وارد شده است که توان او را در برخورد با عملیات شکل دادن بحران سنگین اقتصادی که بر روی میز قرار گرفته است با کاهش معنا داری در ابعاد مختلف مواجه کرده است به یک باره طرح روی میز که همان شکل دادن بحران سنگین افتصادی می باشد با کمک استکبار جهانی و افراد مسلط بر گلو گاه های مختلف اقتصادی کشور به مرحله عملیاتی می رسد و این وضع با عدم ترس از رصد چنین طرحی و طراحانی و مجریانی توسط نیرو ها ی امنیتی ( احمدی نژاد در سفری به مشهد مقدس به عدم شناسایی این افراد توسط نیرو های امنیتی اشاره ای نمودند ) تا مرحله سنگینی پیش می رود.
اگر دقت شده باشد گروه جدید ی که بعد از اصلاح طلبان وظیفه تخریب احمد ی نژاد را اجرایی نمودند با عوامل قَدر خود در جا های مختلف (عواملی که می توانستند اذهان توده های مذهبی منطقه و حیطه خود را تحت تأثیر قرار دهند) ، سعی نمودند این بحران سنگین اقتصادی را به عنوان بی تدبیری رئیس جمهور عنوان نمایند به عبارتی این شعار بر علیه احمد ی نژاد به عنوان تخریبی بود که در همه ایران و در بین همه قشر ها قابل تأثیر و اثر گذاری بود و این شعار در یک هماهنگی کامل با شعار اصلاح طلبان در سال 88 قرار گرفته بود!! شعاری که تدبیر و مدیریت احمدی نژاد را نشانه رفته بود.
حال جای سوال است که در انتخابات 92 چگونه بین اصولگرایان اتحادی رخ نمی دهد ولی بین اصلاح طلبان به راحتی اتحاد رخ می دهد تا تمرکز آراء برا ی این گروه شکل بگیرد؟
دیده شد بین نیرو ها ی مذهبی و مدعی ولایت مداری اتحاد در جهت تخریب دولت و هماهنگی در نهادینه نمودن بحث جریان انحرافی شکل می گیرد ولی برا ی تمرکز آرا هیچ اتحاد ی رخ نمی دهد البته شخصی چون محسن رضایی را نمی توان به عنوان شخصی که در تمرکز آراء نیرو ها ی مذهبی نقش بازی می نماید به حساب آورد زیرا ایشان هرگز حاضر به کناره گیر ی نمی شدند و همیشه آراء ایشان که اصلاح طلبان به او رأی نمی دهند به عنوان پراکنده کننده آراء مذهبی ها مطرح بوده است.
حال این سوال مطرح می شود این مسموم نمودن اذهان ملت به واسطه بحران سنگین افتصادی ( همچون سال 88 )نسبت به تدبیر و مدیریت و درایت احمدی نژاد به عنوان فردی مذهبی و معتقد به گفتمان واقعی انقلاب و سپس عدم اتحاد در بین کاندا ها ی مذهبی مدعی ولایت مداری در جهت تمرکز آراء آیا می توانست نتیجه ای جز بالا رفتن نماینده هاشمی رفسنجانی داشته باشد؟؟
شاید اگر پیش بینی می شد که کاندا ها ی مذهبی مدعی ولایت مداری تجمع آرایشان باز از کاندید مد نظر هاشمی رفسنجانی کمتر می گردید و تجمع و اتحاد این کانداها نمی تواند مشکلی ایجاد کند آنوقت شاهد اتحاد و یکی شدن آنها می گشتیم تا اینگونه این آقایان زیرسوال نروند و به سوختگی نزدیک نگردند.
واضح است شخصی عین آقای جلیلی به سرنوشت قالیباف و محسن رضایی گرفتار شده است ولی گوییا مسیر تخریب و مهار احمدی نژاد باید برا ی چهار سال دیگر همچنان ادامه و حفظ گردد و لذا می بینیم ایشان مکلف به آماده شدن برای چهار سال دیگر گردیده است!!
آیکون نظرات بالای مطلب می باشد
سلام
وبلاگ شما را اتفاقی دیدم .
در باره این مطلب نظر شمار ا تایید نمی کنم:
منکر اقدامات درست اقای احمدینژاد نیستم همانطور که نمی تونم منکر خدمات دولتهای سابق باشم . اما ایشان نیز مانند دولتهای قبل دارای نواقصی بود که شاید اصرار بر عدم استفاده از نظرات رقبا در نحوه اداره کشور را میتونیم به عنوان بزرگترین اشتباه ایشون در نظر بگیریم. همچنین خودشیفتگی ایجاد شده مابین مردان دولت و اطرافیان اقای احمدی نژآد و اطمینان به اینکه مردم همیشه پشت انها خواهند بود دلیل دیگری بر تنها ماندن ایشان است.
شاید دوستان سابق سهم بزرگی بر تنگ شدن عرصه بر دولت ایشان را داشته باشند ولی فراموش نکنیم که طبق فرمایش امام میزان رای ملت است. ایشان میبایست با مردمی که چشم امیدشان بود روراست می بودند.. ایا سکوت ایشان در این یک ماه گذشته به جز امتیاز دهی جهت ابقاء در بخشی از قدرت معنی دیگری میدهد؟
از اینکه شما اینگونه از احمدی تعریف می کنید تعجب نمیکنم
عوام فریبی احمدی نژاد یکی از ابزارهای قوی در پیروزی های قبلیش بود که هنوز هم آثار آن دروغ ها و عوام فریبی ها برجای مانده است
مردم در 24 خرداد 92 خط بطلانی بر این اندیشه زدند
موضوع اینست که در جهت بی عرضه گی های موجود دولت نهم و دهم و نیز فساد اداری و اقتصادی اطرافیان دولت و شاید نزدیکان آن موضوع تحریم را پیجیده کردند تا تورم و گرانی و . . . . به عهده تحریم ها انداخته شود در حالیکه مردم همه اشان عوام نیستند و عوام فریبان دروغ گو و تهمت زن دیر نپاییدند
مردم چگونه خط بطلان بر کسی کشیدند که نماینده نداشت؟ کمی قدرشناس باشید و از شورای نگهبان به خاطر رد صلاحیت مشایی تشکر کنید. اگر مناظرات سال ۸۸ در ۹۲ هم تکرار می شد باز هم نتیجه همان بود و باز هم شما به ادعای تقلب به خیابانها می ریختید.
اٍ !!! جانباز تویی؟؟؟من اتفاقی اومدم تو این سایت. نظراتت رو تو رایحه ظهور می بینم و کلی حال می کنم دمت گرم خیلی باحالی...
اجرت با خدا
سلام
چرایی نداره که!
وقتی اسب تیزپای در میدان نباشد، هر الاغی به خط پایان میرسد! (چرچیل)
سلام آقا رضا . خوشبختانه من و شما وجه مشترکهای فراوانی داریم اما زیباترین و قشنگترینش را میتوانم در حمایت از دکتر معنی کنم . خیلی مطلب زیبایی بود . البته در جاهای دیگر هم گفته ام : باید نتیجه انتخابات را به جناب پایداری ها ، حاج منصور و حدادیان بددهن ، نقویان استاد اخلاق که دولت را به اولئک بل هم اضل ( گاو ) تشبیه میکند تبریک گفت و باید به نوعی گفت که لیاقتشان هم همین بوده است . انحراف یاب های مدعی که هنوز در گفته خود گیج میزنند ، حالا به پت پت کردن افتاده اند . خاک عالم بر سرشان که هنوز در پیدا کردن علت احراف دولت مانده اند . باز هم خدمتتان عرض میکنم که خیلی مخلصیم آقا رضا
سلام آقا رضا . خوشبختانه من و شما وجه مشترکهای فراوانی داریم اما زیباترین و قشنگترینش را میتوانم در حمایت از دکتر معنی کنم . خیلی مطلب زیبایی بود . البته در جاهای دیگر هم گفته ام : باید نتیجه انتخابات را به جناب پایداری ها ، حاج منصور و حدادیان بددهن ، نقویان استاد اخلاق که دولت را به اولئک بل هم اضل ( گاو ) تشبیه میکند تبریک گفت و باید به نوعی گفت که لیاقتشان هم همین بوده است . انحراف یاب های مدعی که هنوز در گفته خود گیج میزنند ، حالا به پت پت کردن افتاده اند . خاک عالم بر سرشان که هنوز در پیدا کردن علت احراف دولت مانده اند . باز هم خدمتتان عرض میکنم که خیلی مخلصیم آقا رضا
سلام برادر
دیگران را متهم می کنی به حزبی بودن و باند داشتن ولی شما هم که دست کمی از حزب و باند ندارید.فرقش اینه که دیگران مثلا سنتی اند و 000 و شما هم شدین حزبی مثل بقیه(حزب احمدی نژادی ها).شما که خودتان را علمدار ولایت مداری و عدالت خواهی و انقلابی بودن و سنتی نبودن و امام زمانی بودن و غیره می خوانید(و کل الخیر هستید) ، به من بگویید این چه خوب بودن و ولایی بودنیست که 3 بار به رهبری فشار می آورید که حکم حکومتی بدهد؟خیلی معذرت می خواهم،اما خوب بودن شما اقتضا می کند که به یک فقیه ناسزا بگویید؟
میخواهم با همین علامه مصباح احتجاج کنم:ایشان با شما بود و علیه شما شد.این وسط یا علامه از اصول منحرف شد یا احمدی نژاد یا اینکه نه علامه و نه احمدی نژاد،بلکه سوء تفاهمی بیش نبود!-بنده درباره کار یک فقیه فضولی نمی کنم؛که ایشان براساس فقه و اجتهادشان باید حرف بزنند و چه درست و چه غلط حکم کنند ماجورند.اما شما کارتان از دو حالت خارج نبود:یا منحرف شدید یا مبهم گفتید و باعث سوء برداشت دیگران شدید.(آقا هم جایی گفتند که اجتنبو من مواضع التهم/آشیخ تو هم !)اگر منحرف شدید که حرفی نمی ماند.اگر مبهم گفتید هم حرفی نمی ماند چون در این صورت شما شایستگی رهبری جریان انقلابی را ندارید چرا که لیدر و علمدااااررررر! دو پهلو حرف نمی زند بلکه خطوط را صریح و بین می گوید.(مکتب ایرانی.ضعف انبیا در مدیریت جامعه.زنده باد بهار.پایان دوران اسلام گرایی...)ضمن اینکه یک تعبیر غلط(به قول خودمانی:سوتی) را یک بار می دهند نه هزار بار و انسان به مریض بودن فکری واعتقادی فرد مقابل مطمئن می شود.
استدلالتان درباره جلیلی هم از این قبیل است که بگویید:از آنجا که دو دوتا 5 تا می شود نتیجه می گیریم که ...!
کی گفته جلیلی وابسته به اصولگرایان سنتیست؟که آسمون ریسمون کنید که بعله ما علمداریم و فقط مردم به ما رای میدن نه به بدل ما.(می گویم حزبی هستید باورتان نمی شود!) که اگر ولایی بودید و دلسوز عدالت خواهی و مقاومت اینطور دیگران را به توپ نمی بستید.متوجه نیستی که رایی که روحانی آورد نه یک نه بود به دستاوردهای هسته ای و مقاومت بلکه نه محکمی بود به احمدی نژاد92.و اتفاقا مردم از این جهت به جلیلی رای ندادند، که فکر می کردند او هم احمدی نژاد(ورژن 92) دیگریست و همچنین انحرافیست!و از طرف دیگر احمدی نژاد این اشتباه استراتژیک را مرتکب شد که مسائل آشفتگی بازار و اقتصاد را تماما به دوش تحریم انداخت.و عملا همه مشکلات را به دوش تیم مذاکره کننده هسته ای انداخت.و حاضر نشد ذره ای از مشکلات را به خود بگیرد.و البته غیر مستقیم همه چیز را به دوش رهبری انداخت.و نمی دانم با چه رویی خود را ولایی می خوانید.
والله بالله تالله ما از این اسلامی که شما درست کرده اید منحرفیم. این اسلامی که امثال آقای مصباح را غیر قابل نقد می کند از هزار کفر و الحاد بدتر می دانیم.
والله بالله تالله می می دانیم انحراف واقعی همین کسانی هستند که با محدود کردن مذاکرات هسته ای به چند کشور محدود زورگو ، عملا سیادت آنها را بر جهان پذیرفتند.
والله بالله تالله آن ولایتی که شما مساوی نظام ارباب و رعیتی تعریف کرده اید را از بدتر از حکومت رضاخانی می دانیم.
حالا هر چه دوست دارید بگویید.
تمام شبههاتان -که همه تان مانند ضبط صوت تکرار می کنید- را هم شخص خودم جواب داده ام ذر:
جبهه پایداری، طلای 24 عیار یا گندم نمای جو فروش
http://masoodfaghih.blogfa.com/page/jebehe-paydari-1
http://masoodfaghih.blogfa.com/page/jebehe-paydari-2
سلام
خوب بود. مطلبتان را خواندم و در پیوندهای وبلاگم هم درج کردم. سپردم دوستان سایت «اتفاقیه» هم آن را درج کنند. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. منتظر مطالب بعدی شما هم هستم. موفق و سربلند باشید.
با سلام خدمت شما جانباز گرامی. واقعا عالی هست وبلاگتون و انشاالله در ادامه موفق باشید. راستی اگر لایق بودم لینک کنید. التماس دعا
دوست عزیز جوابی برای مسافرت خانوادگی احمدی نژاد به نیویورک و اقامت در هتل 700 دلاری برای هر شب داری؟
با سلام
شما این خبر را از کجا آورده اید؟!
تحلیلی فوق العاده عالی!
افسوس میخورم که در ایامی در چهارسال دوم، گاهی متمایل به آن جریان مذهبی مذکور می شدم.
ولی با شروع سال 92 فصل جدیدی در اندیشه هام شروع شد.
خداقوت جانباز سرافراز