ای کاش دوستا نی پیدا می شدند و اعضای شورا ی نگهبان را ترغیب می نمودند این مطلب وبلاگ را بخوانند و همینطور مطلبی را که از دوستمان آقای حیدری در سایت شبکه ایران با عنوان زیر انتشار یافته است :
موقعیت قیچی / آدرس دو قطبی 'امام زمان-ولایت فقیه' را چه کسی داده است؟ + مستندات
بسم الله الرحمن الرحیم
دست اندکاران شورای نگهبان تحمل می کنیم ، ولی نگران همسویی ناخود آگاه شما با دشمنان داخلی و خارجی هستیم
در کشور ما اتفاق نا میمونی در حال شکل گیری می باشد که در قبل از سال 88 و در بعد از سال 88 در اوج فتنه ای که عده ای ترتیب داده بودند چنین وضعیتی شکل نگرفته بود
به عبارتی ما شاهد هستیم که صف و جبهه ای که در مقابل احمد ی نژاد قرار گرفته است بسیار جامع و کامل تر از انتخابات سال 88 شکل گرفته است ، در سال 88 در مدت ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری موجی در جهت تخریب احمد ی نژاد به عنوان کسی که تنها پرکاری دارد ولی فهم و درکی از سیستم های صحیح مورد نیاز کشور ندارد و و اینگونه حتی با تلاش بیشتر فاصله زمانی سقوط کشور را به سمت فاجعه اثرات سوء مدیریتی کوتاهتر می نماید ، شکل گرفته بود
در آن سال ها برای اکثریت ملت ما آشکار گردید که نیات دنیایی و نه آخرتی و انقلابی و به صورت مرموز تحت مدیریت مافیای قدرت و ثروت جهانی ، باعث شکل گیری تهاجم وسیعی در سطح مطبوعات مرتبط با عوامل فتنه گر و تریبون های در اختیار آنها ، گردیده بود
در صف این افراد از اشخاصی همچون رئیس قبلی سپاه که دوران جنگ تحمیلی را مدیریت نموده بود دیده می شدند تا موسوی که آن پرونده فعالیت در نظام انقلابی کشورمان را با خود حمل می نمود تا کروبی با ان سابقه فعالیت در مسئولیت های مهم مربوط به نظام انقلاب اسلامی کشورمان و ..... همه در یک صف در جهت ساقط نمودن مردی که دوست و دشمن به انقلابی و شجاع بودن و خوش فکر بودن او اذعان داشتند و به یقین رسیده بودند که چنین شخصی با روحیه ای حتی بالاتر از سرداران شهید شده در دوران 8 سال جنگ تحمیلی وارد کارزار انقلابی گری در سطح مدیریت اجرایی کشور شده است.
قطعا" آنان که روحیه انقلابی گری خود را در سایه بر خورداری و متنعم شدن های فراوانی که بواسطه تسلط بر مسئولیت ها ی این کشور ، از دست داده اند نخواهند توانست مردی که خود را وام دار هیچ باند حزبی و قدرتی و ثروتی نمی بیند و معتقد است وابستگی به هر کدام از این باند های دنیایی انسان را از درک و پی گیری مفاهیم بلند انسانی ، اخلاقی ، اسلامی و انقلابی به مفهوم واقعی کلمه دور می نماید را تأیید و مورد پشتیبانی قرار دهند.
ما باید حقیقت تلخی را بپذیریم که حتی اگر مقام عظمای ولایت سید علی حسینی خامنه ای به جای ساده زیستی و خود را خادم ملت دیدن به سمت بر خورداری از زخارف دنیایی حرکت نمایند و در این زمینه عطش سیری ناپذیر بر خورداری از ثروت ها ی مختلف دنیایی را در خود شعله ور نمایند و انقلاب و در پی آن کشور را مال خود ببینند کارشان به جایی می رسد که امثال احمدی نژاد ها را با همان بیان خاص اسلامی خود مورد بر خورد و تخریب سنگین قرار خواهند داد و اسلام و انقلابی را در این کشور پی گیری می نمایند که مانعی برای تحکیم بر خورداری های دنیایی و مادی خویش از زخارف دنیایی نگردد و دگر درد و رنج توده های مردم برا ی او بی مفهوم می گردد زیرا شکم سیر درک و تصوری از شکم های گرسنه نمی تواند داشته باشد قطعا" در این مسیر نیز سعی می نماید ملت از چنین حقیقت تلخی آگاه نگردد زیرا آگاهی ملت را مساوی و برابر با بر خورد ملت و عدم تحمل چنین وضعی خواهند دید البته خداوند رهبری به ما عنایت نموده است که با آگاهی بر این حقایق خود را آلوده به عطش های دنیایی نخواهند نمود.
آری دوستان آلوده شدن به مطامع دنیایی چه خود به سمت آن برویم چه دیگرانی با طمع بر ما مسیر زندگی ما را آمیخته با بر خورداری سنگین از زخارف و ثروت ها ی دنیایی بنمایند (و اینگونه ما را نمک گیر خود نمایند و بعضا" بتوانند با ترساندن ما از افشاگری ، مواضع ما را مدیریت نمایند ) انسان را از مسیر حق باز می دارد و عدالت طلبانی که در مسیر استقرار عدالت گام بر میدارند را دشمن برخورداری های خود می بینیم و لذا در مقابل آنها می ایستیم فرقی هم نمی کند عنوان بلند سیاسی داشته باشیم یا عنوان رفیع نظامی و یا بزرگ ترین عنوان های مقدس حوزوی و ... باز نقش کسی را که با حق در افتاده است را بازی خواهیم نمود تاریخ پر است از به وقوع پیوستن چنین حقیقتی تلخ و نگران کننده.
من این مطلب را برای دوستانمان در شواری نگهبان به رشته تحریر کشانده ام و قصد هشدار و به هوش باش برای آنها دارم.
دوستانمان در شورای نگهبان به خصوص جناب آیت الله جنتی از محله لادان اصفهان مواظب باشید به هوش باشید و گرنه ماشه سلاحی که ملت در اختیار شما قرار داده است به سمتی شلیک می شود که تنها به سود دشمنان داخلی و خارجی می باشد مواظب باشید با فتنه ای پیچیده مواجه شده ایم که نیاز به زیرکی و وارستگی و بصیرتی بالاتر از فتنه 88 دارد.
شما نگاه کنید بوش رئیس جمهور قبلی آمریکا بعد از سناریوی یازده سپتامبر و آن تحرکات حساب شده و هماهنگی که در راستای تسلط بر جهان اسلام و سپس ملت های دیگر کره زمین انجام دادند می گوید ما حساب شده و تا مرز موفقیت پیش رفته بودیم که شخصی چون احمد ی نژاد پیدا شد و معادلات ما را به هم ریخت.
و سپس می بینیم سناریو و طراحی پیچیده این گروه مخوف حاکم بر جهان از زبان شیمون پرز یکی از سردمداران صهیونیسم ، در سال 89 آشکار سازی می گردد و و مشخص می گردد اینان نه دنبال حذف و ترور فیزیکی احمدی نژاد بلکه دنبال ترور شخصیتی ایشان می باشند به گونه ای که در جهان بلکه در ایران نیز بد احمد ی نژاد را بگویند و بردن نام او و ادعای طرفداری و پشتیبانی از چنین شخصیتی باعث تخریب جایگاه طرفداران و پشتیبانان او گردد
جناب آیت الله جنتی رئیس شورای نگهبان و دیگر اعضاء این شورا حتی آن اعضایی که در شهرستان ها متمرکز شده اید شما در سال 90 به چه سمتی رفتید آیا طرفداران احمد ی نژاد را که تصمیم به شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی داشتند را به عنوان عناصر نا مطلوب مورد رد و عدم تأیید صلاحیت قرار ندادید؟ آیا تحت تأثیر فتنه ای به مراتب پیچیده تر از سال 88 که بر علیه احمد ی نژاد شکل گرفته است قرار نگرفتید؟؟!
متاسفانه شما نا خواسته همسو با خواسته شیمون پرز که توسط دست هایی در داخل ایران مقدمه سازی گردید ، ما شه اسلحه شورای نگهبان را به سمت طرفداران احمد ی نژاد شلیک کردید و به گونه ای بر خورد نمودید که گوییا این طیف ، انسان های ناشایست و نا صحیحی می باشند خوب این چه مفهومی دارد آیا نشان این است که شما تحت تأثیر جو سازی ها بر علیه احمدی نژاد قرار نگرفته اید؟! یا نه مفهومی برعکس دارد تصورش را بکنید این بر خورد در سطح جهان با طرفداران و دوستداران احمد ی نژاد صورت بگیرد نه بیشتر در همین حدی که شما ها بر خورد نمودید آیا نشانه این نخواهد بود که شیمون پرز و دست ها ی مخوف تسلط یافته بر سرنوشت ملت های جهان کامل به هدف ترور شخصیتی احمدی نژاد نائل شده اند؟!
دوستان ما در شورا ی نگهبان و بخصوص جناب آیت الله جنتی مواظب باشید در تأیید و بررسی کانداها ی انتخابات ریاست جمهوری باز تحت تأثیر موج ترور شخصیتی احمدی نژاد که توسط دست هایی با چند لایه و تو در تو به مدیریت دشمنان قسم خورده مافیای قدرت ثروت جهانی ، شکل گرفته است قرار نگیرید و مسیری را طی نکنید که مسیر و تفکر احمدی نژاد برا ی همیشه از تاریخ انقلاب محو گردد و نتیجه آن چنگ اندازی افرادی در داخل با عنوان های موجه انقلابی و اسلامی بگردد که برا ی رسیدن به منافع اقتصادی بیشتر به سمت حداکثر تجاری نمودن اقتصاد کشور پیش بروند تا بتوانند بدونه دردسر و زحمت سود های کلان اقتصادی را مدام بر جیب های سیری نا پذیر خود سرازیر نمایند و اینگونه کشور گام به گام به سمت وابستگی بیشتر پیش برود و خبری از دلسوزی واقعی و عملی برای فقر توده های مستضعف ملت به مشام نرسد و این تجارت با کشور های صنعتی توسط دست های تأثیر گذار بر سرنوشت کشور سیاست عملی نظام را به سمت کرنش در مقابل کشور های صنعتی وارد نماید و شعار استقلال کشور و عدم کرنش در مقابل کشور های صنعتی تنها ظاهری سطحی و غیر واقعی به خود بگیرد ، فریاد رهبرمان نیز در این بین به جایی نرسد زیرا مدعیان این شعارها با ظاهری بسیار موجه و بعضا" مقدس نمی گذارند تو خالی بودن شعار استقلال اقتصادی و عدم کرنش در مقابل کشور های صنعتی ، آشکار و عیان شود.
دست آخر به شما دوستانمان بگوییم با توحه به عملکرد شما در بررسی کاندیدا های مجلس شورای اسلامی در سال 89 ما نگران عملکرد شما هستیم و بیم آن را می دهیم که شما نا خود آگاه همسو با نمک گیر شده های داخلی و نیز مزدوران داخلی با لایه های مخفی تر و پیچیده تر به سمت ادامه یافتن سبک و سیاق احمدی نژاد ( که همان زنده نمودن شعار های انقلاب می باشد ) دست خود را بر ماشه سلاح شورا ی نگهبان بفشارید و شلیک نمایید البته ما ملت هوشیار و وفادار به انقلاب و نظام همچنان که در مورد عملکرد شما در سال 89 تحمل نمودیم باز تحمل خواهیم کرد نگاه ما به اشاره ولایت ، رهبر هوشیار و حکیم کشورمان می باشد که حاضریم در راستای اشاره او به هر سمت نا متناسب و نا کار آمد از همه چیز خود نیز بگذریم.
آیکون نظرات در بالای مطلب می باشد
دوستان اخبار و تحرکات مربوط به دشمنان احمد ی نژاد که دربدنه نظام و انقلاب و حتی حوزه ها نفوذ کرده اند و همه دریک صف ایستاده اند را به همراه سخنان مهم احمدی نژاد مدام از سایت زیر پی گیر باشید
توجه :
عده ای نفوذ نموده در قضاییه از این پست دچار وحشت شده اند و برای شش الی هفتمین بار این وبلاگ را فیلتر نموده اند
من به این نفوذ نموده های در قضاییه هشدار می دهم دست از فیلتر احمد ی نژاد و طرفداران او بردارید دست از به دادگاه کشاندن طرفداران احمد ی نژاد به عنوان ضد ولایت فقیه و انقلاب بردارید و بدانید اگر این روش کثیف خود را ادامه دهید ملت شما را به جرم خیانت در امانت حتی اگر رئیس قضاییه هم همسو با شما باشد یقه شما را می گیرند و محکم بر دیوار می چسبانند و مورد محاکمه قرار خواهند داد و دگر نمی توانید در بین این ملت حضور بهم رسانید حتی اگر عده ای از معروفین مشکوک که امام خمینی قبلا" حضور آنها را به عنوان نفوذی در عنوان های بزرگ هشدار داده اند نیز پشت شما ایستاده باشند و لذا مواظب باشید سرنوشت هاشمی رفسنجانی و خاتمی و موسوی و کروبی برای شما رقم نخورد شما از هاشمی زیرک تر و بزرگ تر نخواهید بود مردم در 9 دی یک صدا فریاد محاکمه و مرگ بر هاشمی سردادند و درود بر ملتی اینگونه بصیر و شجاع.
از دوستانی که این ولاگ را لینک نموده اند می خواهم که همکاری کنند و در همان آدرس های فیلترشده باقی نمانند
**دوستان مطلب مهمی جوانفکر به تحریر کشانده اند که واجب است دوستان مطالعه نمایند :
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان آن موقعه ای که احمدی نژاد رئیس جمهور شدند چه در داخل و چه در خارج مطالبی بر روی سایت های خبری و روزنامه ها قرار می گرفت مبنی بر اینکه ایشان شروع کننده موج جدید چه در دنیا و چه در داخل ایران خواهد شد یادم می آید در روزنامه کیهان که الان دشمن درجه یک احمدی نژاد در قالب دوست شده است ، خواندم یکی از سیاست مداران آلمانی گفته بودند احمدی نژاد کسی می باشد که پتانسیل تأثیر بر فضای بین المللی و معادلات بین المللی را دارند و ایشان کسی می باشند که در معادلات داخلی ایران نیز تأثیرات جدی خواهند گذاشت ، و از این دست سخنان در اوایل شروع کار احمد ی نژاد تا مدتها در رسانه ها انعکاس پیدا می نمود و حتی کتابی با عنوان " احمدی نژاد معجزه هزاره سوم" نیز به بازار کتاب راه یافت.
الان که دوران هشت ساله ریاست جمهوری چنین مردی را نگاه می کنیم می بینیم تأثیرات بسیار مثبت انتخاب احمدی نژاد تو سط ملت هوشیارکشورمان و موج بیداری که چنین رئیس جمهوری در فضای بین المللی بوجود آورده است از نگاه اندیشمندان و انسان های حکیم مخفی نمانده است اگر نبود این انتخاب ملت و موجی که بدست این شخص در سطح فضای بین المللی شکل گرفت شاید بتوان به جرأت بیان نمود که ما شاهد چنین موجی در بین کشور ها ی اسلامی منطقه نمی شدیم ، شاهد موج وال استریت در امریکا نمی شدیم موجی که شعار آن قیام بر علیه بی عدالتی ها شد موج هایی که مشخصاتش با موج احمد ی نژاد همخوانی دارند.
در اول ما شاهد عداقه شدید ملت های آزادی خواه جهان نسبت به شخصیت احمدی نژاد گردیدیم و سپس شکل گیری موج های انقلابی منطقه و سپس در قلب آمریکا در مقابل ما قرار گرفت.
این موج احمدی نژاد اگر ادامه نیابد سر خوردگی شدیدی برای ملت های جهان بوجود خواهد آورد ملت ایران باید اثبات نماید که ادامه چنین موجی امکان پذیر است که همان عدالت خواهی ، رفع تبعیض ها ، در خدمت قرار گرفتن توانمندی های جامعه بشری در راه بر خورداری همه توده های مردم ، در انحصار قرار نگرفتن مدیریت ها در اختیار عده ای قلیل (ولو این عده روزی جزو پا برهنگان قرار داشته بوده اند) ، انحصار صنعتی و استثمار صنعتی شکسته شود و همه ملت ها به سمت آزادی از استثمار صنعتی حرکت نمایند و خود مولد رفع نیاز های خویش متناسب با امکانات زمان کنونی گردند ، توجه به پیامبران و بیزاری از قدرت طلبانی که در عمل مخالف با اهداف پیامبران حرکت می نمایند ، ادامه موج مهدی طلبی و مصلح طلبی در بین ملت های جهان و روشن و تبیین نمودن این حقیقت در بین جهانیان که بهترین مصلح جهان و رهبر و سکاندار جامعه بشری به سمت تمام خواسته هایی که احمدی نژاد دربین ملت ها تبین نموده است ، انسان کاملی می باشد که جامعه اسلامی ایران منتظر او می باشند و ظهور انسان کامل همان چکیده همه پیامبران را نزدیک و عنقریب ببینند
و اما در داخل کشورمان احمد ی نژاد به ملتی که انقلاب انجام داده بود هویت دوباره بخشید ، یک بار دیگر از بَعد انقلاب ملت خود را به حساب آورد ملت دید می تواند با آرای خود انحصار مدیریتی حاکم بر کشور را در هم بریزد و این معادله را به سود اهداف الهی خود تغییر دهد ملت دید می تواند پابرهنگانی که بار ورود در بدنه نظام ، انسانیت و اسلامیت واقعی و اهداف انقلاب را در عمل به کناری نهاده و تنها پوسته ای از انقلاب و اسلام و انسانیت را در سخنانشان حفظ کرده و به سمت موروثی نمودن قدرت برای خود و تضمین افزایش مداوم سرمایه های مالیشان روی آورده اند را با رأی خویش به کناری نهد و شخصی را انتخاب نمایند که از جنس همین مردم باشد شخصی که پتانسیل دیدن این حقیقت را داشته باشد که علی رقم کسب همه رده های مسئولیتی و حکومتی باز خود را از مردم ببیند و بودن با مردم و حضور در بین توده های مردم را کاری عقلانی و درست بیند
ملت آنچه از احمدی نژاد دیده است صداقت ، پرکاری ، تلاش شبانه روزی ، هوشمندی ، دارای اهداف بزرگ انسانی و اخلاقی و الهی ، دلسوز ملت ، نگران درآمد های پایین توده های ملت ،مخالف با روش افراد سیاسی و قدرتمندی همچون موتلفه و غیره می باشد که با حفظ پوسته و ظاهر انقلابی گری و اسلامی گری سیستم کشور را به سمت تجاری و وابسته به محصولات خارحی سوق می دهند و خواسته دشمنان خارجی را در جهت وابستگی تجاری کشور بر آورده می نمایند و در همان حال بدونه تحمل زحمات مربوط به تولید واقعی و بومی صنعتی سودهای نجومی به جیب می زنند و کار را به جایی کشانده اند که صنعت ما در این فشار های سنگین اقتصادی دشمنان خارجی بیشترین آسیب و ضعف را نشان می دهد و این به این مفهوم می باشد که ما صنعت نداشته ایم بلکه مونتاژ محصولات کشور های صنعتی را داشته ایم همان روش تجارت منتها با لعاب ظاهری صنعت و احمدی نژاد سعی نمود کشور را به سمت صنعتی شدن واقعی سوق دهد ، و دیگر اینکه برای ملت اثبات شده است احمدی نژاد نگران سفره های بیت المالی می باشد که عده ای با بی عدالتی بر سر آن نشسته اند و ملت یا نصیبی از این سفره ندارد و یا اگر داشته باشد کمترین و ناچیز ترین بهره را از چنین سفره ای می برد ملت دیده است که احمدی نژاد با کارت سوخت و یارانه ها درصدد بر آمد هزینه های نجومی که در اجتماع تزریق می شود و به اسم همه ولی به جیب عده ای اندک از افراد اجتماع که همان افراد ثروتمند می باشند ریخته می شود حداقل به صورت تساوی بین همه افراد اجتماع تقسیم گردد.
لازم است ملت ایران حماسه بزرگی را در زیر خروار ها تخریب احمدی نژاد انجام دهد و باز علم احمدی نژاد و راه او را بر افراشته و روند نادرست تاریخ را عوض نماید و با اثبات اینکه می توان حق را حتی در زیر خروار ها جوسازی و دروغ و تهمت و تخریب تشخیص داد و پشت او را خالی ننمود و اینگونه روند ظالمانه ای که در طول تاریخ بوده است را پایان دهد روندی که منجر به نا کام ماندن قیام ها و موج های حق طلبانه گردیده است و همه این موج ها به واسطه ایجاد رعب و وحشتی که گروه ناحق به واسطه در اختیار داشتن ابزار های مختلفی که در اختیار داشته اند توانسته اند طرفداری عملی توده های مردم را از پشت حق گرایان واقعی خالی نمایند و یا با جوسازی و دروغ سازی و انگ وتهمت طرفداری عملی توده های مردم را از پشت حق جویان عملی راه حق بردارند و اینگونه بتوانند با حاکمیت خود راه جبهه واقعی حق را مسدود نمایند
اینجا لازم است توضیحی بدهم که نیرو یی وجود ندارد که بتواند ملت ما را از طرفداری حق بترساند و ملت ما نیز اثبات نموده است که پشت حق را در هر شرایط بحرانی خالی نخواهد نمود حتی اگر پشتیبانی از جبهه حق و موج حقی منجر به وارد آمدن تحریم های اقتصادی سنگینی بر ملت بشود. و لذا آنچه برای ملت ما باقی می ماند تأثیر بر اذهان ملت می باشد تا جبهه حق و موجی که حق می باشد را به عنوان بزرگ ترین خطر تاریخ اسلام آنهم در طول تاریخ اسلام ببیند آن موج حق و آن افرادی که پرچم پی گیری اهداف واقعی انقلاب را بر دوش گرفته اند را به عنوان فراماسون ببیند آنان را مرتبط با رمالان ببیند آن چند نفری که کمر به پی گیری اهداف انسانی و اخلاقی و انقلابی و الهی بسته اند را به عنوان مرتبط با رمالان و سحر کننده و یا سحر شده ببینند این افراد را به عنوان بر پا کنندگان بابیت مدرن ببینند آنها را به عنوان جریان انحرافی ببینند ، اینان را سوء استفاده کننده از اموال عمومی در استودیوم آزادی تهران در جهت تبلیغات انتخاباتی خویش ببینند و الی آخر ، تا اینگونه بتوانند حضور گسترده ملت را در پشتیبانی و یاری این پرچم داران حق و حقیقت ، خالی نمایند و اینگونه جبهه ناحقی که ظاهر حق مدارانه و انقلابی و اسلامی و دلسوزِ ملت ، به خود گرفته است بتواند موج زنده نمودن شعار های انقلاب را در پای صندوق های رأی به سخره ها بکوباند و تاریخ باز تکرار گردد.
اگر ملت ما خام این جوسازی ها بگردند و با رأی خود راه ادامه راه احمدی نژاد را مسدود نمایند ملت های جهان اعتماد خود را از اینکه زمانه ای شده است که میتوان با اطلاع رسانی سریع موج احمدی نژادی را در جهان نهادینه نمود از دست خواهند داد و اینگونه روحیه تحول خواهی و انقلابی گری در بین جوامع بشری که امروز رو به گسترش بی سابقه ای است به یأس و دودلی تبدیل خواهد شد.
قبلا" توضیح داده ام که دشمنان راه احمدی نژاد که متاسفانه در لباس هایی که ما انتظارش را هم نداریم یافت می شوند و این دشمنان جدید احمدی نژاد به واسطه به خطر افتادن بهره مندی ناعادلانه ای که از سرمایه های این کشور در ابعاد مختلف داشته اند هم ردیف سران کاخ سفید و مسئولان اسرائیلی و اروپایی منتها با ادبیات انقلابی و اسلامی و دلسوزی برای کشور دست به تخریباتی در مورد احمدی نژاد زده اند تا بتوانند ادامه موجی واقعی ( تأکید می نمایم واقعی ) را به واسطه خالی نمودن حضور پشتیبانی گونه ملت از احمد ی نژاد غیر ممکن بگردانند
این گروه دوست نمای تخریب گر اگر می دانستند حداد عادل ادامه دهنده موج واقعی احمد ی نژاد می باشد بدونه تردید تا کنون حملات خود را به صورت وسیع سمت حداد عادل نشانه رفته بود اگر این شخص قالیباف و یا لاریجانی و یا ولایتی و یا سعید جلیلی و یا باقر لنکرانی و یا هر کس دیگری بود که امکان ادامه موج واقعی احمدی نزاد از سمت او داده می شد تا کنون حملات گسترده خود را با سوء استفاده از وجهه هایی که در بین ملتمان در طول تاریخ اسلام و نیز تاریخ انقلاب شکل گرفته است به سمت آن شخص تدارک دیده بودند.
ولی اینان متوجه شدند که آن شخص یکی از چند نفر مشایی ، بقایی و جوانفکر می باشد که احمدی نژاد ادامه راه و مو ج خود را از کانال او پی گیری می نماید زیرا محدودیت دوره چهار ساله ریاست جمهوری راه را بر احمدی نژاد خواهد بست.
لازم به توضیح است که احمد ی نژاد و بقایی و و جوانفکر چند نفری بوده اند که قبل از دوران شهرداری احمدی نژاد بر شهر تهران با هم اتاق فکر داشته اند و مسائل کشور و چگونگی برون رفت از مشکلات را بررسی می نموده اند و لذا این جمعی همسو می باشند که اهداف انقلاب را با هم پی گیر می باشند
و لذا دوستان همه دیدیم که قوی ترین شخصی که در این مجموعه وجود داشت را مورد دقت قرار دادند (مشایی) و هرگونه تحرک و سخنان او را مورد تحلیل و ارزیابی قوی قرار دادند و با بریده گزینی سخنان او و قرار دادن خطرناک ترین تحلیل ها و تفسیرها در کنار آن بریده گزینی ها سعی نمودند اذهان ملت را نسبت به این شخص بدبین نمایند و ایشان را حتی به عنوان بزرگ ترین خطر برای اسلام در طول تاریخ اسلام نامیدند به طوری که آن مداح کم عقل حکم قتل او را به عنوان یهودی از میکروفونی که متعلق به ائمه اطهار می باشد صادر نمود توضیح دهم که این تفاسیر خطر ناک بر روی بریده گزینی های مشایی توسط افرادی صورت گرفت که توانای این را دارند که از روی سخنانی که شما دوستان بیان نموده اید انگ کافر بودن و ... در مورد شما اثبات نمایند و شما با تعجب ببینید که با بی رحمی بر تحلیل خود پافشاری می نمایند.
دست آخر: دوستان خدا کند مشایی کاندید شود و احمدی نژاد هم بتواند دست انداز هایی که بواسطه سنگین نمودن فضا در مورد مشایی در مقابل تأیید کاندیداتوری ایشان برای شورای نگهبان بوجود اورده اند و بعضا" اذهان عده ای از اعضای شورای نگهبان را با سوء استفاده از جایگاه ها و عنوان های مربوط به اسلام و انقلاب بدونه هیچ مدرک و سندی مسموم نموده اند را بر طرف نماید و ملت نیز بتواند با خلق حماسه ای بزرگ در بُعد فهم و درک سیاسی بر همه این بد خواهی ها و جوسازی هایی که صورت گرفته است غلبه نماید و با انتخاب مشایی پرچم ادامه راه احمد ی نژاد را همچنان بر افراشته در مقابل جهانیان نشان دهد و انشا الله اینگونه زمینه تغییرات اساسی در سطح جهان فراهم شود و همه شاهد شروع حیاتی جدید در سایه تأثیرات آن انسان کامل باشیم.
قسمت نظرات در بالای مطلب می باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می تواند راه را برای بر خورد با دست های باج خواه در نظام باز کند؟
ملت ما انقلاب انجام نداده است و در راه این انقلاب زحمات طاقت فرسا و فشار های سنگینی تحمل ننموده است و جان های نفوسش را نثار نکرده است تا انقلابی شکل بگیرد که در آن عده ای با اتصال به بدنه نظام آن به سرمایه های آنچنانی دست رسی پیدا کنند برای خود زندگی در مرفه نشین شهر تهران و سرمایه های میلیاردی و بیلیاردی و ... رقم بزنند و سپس انقلاب و نظام را در سیطره خود در بیاورند و سعی نمایند بیشترین فرصت های ثروت اندوزی و کاراکتر اقتصادی شدن را برای خود فراهم نمایند و وقتی کسی چون احمدی نژاد که به این روش معترض می باشد و فریاد اعتراض به چنین وضعی را بلند نموده است و همچنان خود را از جنس مردم و وفادار به توده های مردم بخصوص قشر های مستضعف می بیند را در بدنه اجرایی کشور بفرستد ، آنوقت این افراد به راحتی او را تحت فشار قرار بدهند؟! و چنین رئیس جمهوری نتواند! به توده های ملت و اقشار مستضعف خدمت نماید و نتواند! در حد مطلوب منابع ملت را به جای سود رسانی به عده ای خاص در خدمت نجات توده های ستم کشیده کشورمان قرار دهد؟
آیا ملت ما برای چنین انقلابی حاضر به فداکاری شد که اینگونه عده ای انقلاب را در انحصار خود قرار دهند و با عوام فریبی و حفظ ظاهر به اهداف سود جویانه خود بیندیشند و اجازه ندهند ملت از اموالی که برا ی خود رقم زده اند اطلاعی حاصل نماید و با هزاران ترفند و کلک نگذارند ملت ماهیت واقعی آنها را تشخیص دهد و حتی کار را تا آنجا پیش ببرند که این جرأت و جسارت را پیدا نمایند که سعی در خام نمودن ملت بنمایند و آن رئیس جمهور ( احمد ی نژاد ) را دشمن ملت تبلیغ نمایند و سپس خود را دوست و خادم ملت در اذهان ترسیم کنند.
آیا ملت برای چنین انقلابی زحمت کشید؟ سختی و مشکلات طاقت فرسا تحمل نمود خون داد مجروح و حتی جانباز بادرصد بالا تحمل نمود.
آیا نباید این روند متوقف شود و چنین وضعی خاتمه پیدا نماید تا کی باید برای حفظ مصالح نظام سکوت نمود تا کی باید این افراد قابل حذف از بدنه نظام و انقلاب نباشند به راستی چرا بر خورد یا عدم بر خورد با این افراد با مصالح نظام گره خورده است آیا انقلاب ما هنوز به نقطه ای نرسیده است که بر خورد با این افراد به مصالح نظام و کشورما آسیب وارد نکند؟
ما باید تکلیف خودمان را با این وضع مشخص کنیم که آیا این پتانسیل وجود دارد که نظام از این وضع و این افراد نجات پیدا کند یا چنین پتانسیلی وجود ندارد اگر چنین پتانسیلی وجود ندارد باید ملت را محکوم به تحمل چنین انقلابی ضعیف و ناکار آمد بدانیم و اگر چنین پتانسیلی وجود دارد پس چرا تا الان از این پتانسل استفاده نشده است و در کل باید مشخص کنیم چگونه و در کدام مسیر و روشی و با چه فرجه زمانی ، انقلاب از چنین وضعی نجات پیدا می نماید و می تواند بدونه اینکه مصالحش در خطر بیفتد این افراد را شناسایی کند و کنار بگذارد.
لازم است تکرار کنم آیا ملت ما انقلاب نمود تا عده ای با حفظ ظواهر و با بهره گیری از ظواهر و مقبولیت های اسلامی و انقلابی سرمایه های آنچنانی برا ی خود رقم بزنند و انقلاب را در انحصار خود در بیاورند؟!
و لذا با انتحاب احمدی نژاد امیدی حاصل شد که روند نجات انقلاب از چنین افرادی ، با چشم انداز امیدوارانه تری مواجه بشود ولی در حقیقت مبارزه احمدی نژاد با این افراد به صورت خاموش صورت گرفت به این صورت که ملت متوجه نمی گردید که احمد ی نژاد کجاها جلوی زیاده خواهی این افراد ایستاده است و کجا ها آنان با فشار های خود عرصه را بر او تنگ نموده اند البته فشار هایی که این افراد از کانال مجلس وارد نموده و می نمایند تا اندازه ای آنهم نه در حد رضایت بخش ، برای ملت آشکار شده است و لی در کل ملت از حقیقت چنین امری آگاهی نیافته اند و تا حدود زیادی و در حد بالایی نمی داند این افراد چه کسانی هستند و شاید احمدی نژاد هم از آنطرف می دیده است آنگونه وضع خراب است که گر حکم شود که مست گیرند -- در شهر هر آن که هست گیرند و لذا وارد این مقوله نشده اند .
ولی در کل لازم است این روند عدالت طلبی و زنده نمودن شعار های انقلاب آنگونه در دولت یازدهم ادمه یابد که راه برای پالایش انقلاب و نظام از دست افراد آلوده به سوء استفاده از ظرفیت انقلاب و نظام به صورت شفاف تر و صریح تر باز گردد و این امر تنها بر پایه بصیرت و فهم بالاتری نسبت به گذشته از طرف ملت میسر خواهد گردید.
ملت باید ظرفیت اینکه معروف ترین و پرسابقه ترین افرادی را هم که شناسایی می شود و از بدنه نظام خارج می گردند را داشته باشد و با روحیه بالاتر و امیدوارانه تر به سمت نجات انقلابی که متعلق به خود او می باشد پیش برود ملت ما باید این حقیقت را ببینید که انقلاب متعلق به این افراد نیست و در اصل انقلاب یک خواسته و یک اراده عمومی در سطح ایران می باشد خواسته و اراده ای که می تواند هر سوء استفاده کننده ای را از بدنه نظام خارج نماید حتی اگر تعداد افراد حاضر در نظام با درصد بالا شایستگی حضور در بدنه نظام را نداشته باشند.
ملت باید ظرفیت خود را بالا ببرد تا انقلاب بتواند پتانسیل های خود را در خدمت به پالایش نظام از چنین افراد قرار دهد و ملت را از شجره طیبه خود سیراب نماید به گونه ای که فقر و تهیدستی در کشور ما مفهوم نداشته باشد فاصله طبقانی غیر منطقی و خشن ، یک امر بی مفهومی شده باشد و اینگونه راه حرکت قلب ها به سمت تعالی و کمال مطلوب خداوند هموارتر گردد.
دست آخر باز لازم است این سوال مطرح شود که آیا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می تواند تبدیل به یک حماسه سیاسی بشود که راه برای بر خورد انقلاب با سوء استفاده کنندگان در بدنه نظام با هر رده و مسئولیت هموار شود؟ آیا ملت به این سمت می رود که یک خواسته عمومی در او شکل بگیرد تا همه سرمایه های ملکی و بانکی و ... در داخل کشور مشخص گردد و تمام این دارایی ها رد یابی گردد و سهم همه دست اند کاران در داخل نظام از این اموال مشخص شود تا اینگونه راه برای بر خورد با سوء استفاده کننده گان از انقلاب و نظام هموار تر و مساعد تر گردد؟؟
به دوستان توصیه می نمایم درد و دل احمدی نژاد در مورد فشار هایی که این افراد سوء استفاده کننده در بدنه نظام بر او وارد نموده اند را حتما" مطالعه نمایند:
رئیس جمهور:
اداره کشور یک امر واحد است به استثنای مواردی که در اختیار مقام معظم رهبری می باشد ، والسلام
دوستان توصیه می کنم فایل صوتی زیر ا نیز گوش بدهید:
http://uploadkon.ir/uploads/ahmadi%20nejad%20enghelab.mp3
آیکون نظرات بالای مطلب می باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا آیت الله مصباح قصد توبه و اصلاح رفتار غیر شرعی و غیر اخلاقی و غیر اسلامی خود را ندارد؟
قبل از ورود به اصل مبحث بهتر است این حقیقت را متذکر شوم که اصول رفتاری از دیدگاه اخلاقی و شرعی و اسلامی به خاطر مسائلی خاص نسبی نیستند این اصول ثابت می باشند و رنگ پوست و نژاد و رتبه اجتماعی و معروفیت خانوادگی و میزان تحصیلات و میزان سعی و تلاش در تهذیب نفس و میزان بیان سخنان علمی و اسلامی در آنها تأثیری نمی گذارند و آنها را در مقابل عوامل مختلفی که بیان نمودم نسبی و خشن تر و یا منعطف تر نمی نمایند.
این تصور شکل گرفته است که در مقابل شکننده ترین و آسیب زا ترین سخنان و مواضع اشخاصی که در رده یک مرجع دینی ، یک عالم دینی و یا با شدت خفیف تر یک استاد دانشگاه قرار گرفته اند باید سکوت نمود و اعتراضی را نسبت به آنها اعمال ننماییم این تصور اینگونه القا می نماید که تذکر و در صورت لزوم هشدار به این افراد را در صورت زیر پا گذاشتن مسئله ای شرعی و یا اخلاقی و در کل اسلامی به عنوان توهین به آن مرجع دینی و عالم دینی می باشد و عده ای نیز چه به عمد و چه از روی نادانی بر چنین جوی می افزایند.
اینکه در کل باید مستقل از شخصی که در کسوت یک مرجع دینی و یا عالم دینی قرار گرفته است جایگاه علما و مراجع را مورد احترام قرار داد این یک سخن منطقی و پسندیده می باشد ولی اینکه هر کس در این جایگاه قرار گرفت یک نوع دیوار آهنین در اطراف او شکل بگیرد و اعتراض در مقابل سخنان آسیب زا و مواضع ویرانگر آن شخص به عنوان توهین به جایگاه علما تلقی شود یک نوع اشتباه راهبردی می باشد که باعث می شود عده ای بر چنین دیوار آهنین طمع نمایند و با ورود به جایگاه علما و یا با تحت تأثیر قرار دادن شخصی که در این جایگاه ها قرار گرفته است در اجتماع معالات را به سود اهداف غیر الهی خود جابجا نمایند.
کسانی این تصورات غیر منطقی بیان شده را در اجتماع شدت می بخشند که یا فهم کافی نسبت به مضرات چنین تصورات غلطی ندارند و به جایگاه علما نگاه متحجرانه دارند و یا در سایه تشدید چنین تصورات غلطی می خواهند اهدافی را قابل دسترس برای خویش قرار بدهند.
اگر نبودند علمای ربانی و علمای صاحب کرامتی که در طول تاریخ اسلام نقش بزرگی در جایگاه فعلی علوم اسلامی و علمای این علوم در بین مردم و در اذهان مردم مسلمان ایفا نمایند قطعا" این جایگاه و رتبه ای که مراجع دینی و علما دینی در بین مردم دارند به این صورت وجود نداشت و لذا اگر کسانی در این جایگاه ها به سمت اتخاذ موضعی غیر اسلامی و بیان سخن یا سخنانی غیر اسلامی و شرعی و اخلاقی بروند اساس جایگاه علما که به واسطه ملبس بودن علماء بزرگوار به معارف دینی بدست آمده است را در بین توده های مردم کاهش می دهند این افراد بدانند اگر قرار بود علما دینی ما در گذشته تنها به بیان معارف اسلامی اکتفا نمایند و خود را به اجرای فرامین و مفاهیم اسلامی ملزم نمی ساختند نه اینکه چنین جایگاهی برای علما متصور نبود بلکه پیشرفت و گسترش اسلام خواهی نیز در سطح بسیار پایین تری قرار می گرفت.
حال با این مقدمه می خواهم بیان کنم آیت الله مصباح با مواضع و سخنانی که در سال 90 اتخاذ نمودند انگشت اتهام و زیر پا گذاشتن مباحثی اخلاقی و شرعی و اسلامی را به سمت خود نشانه بردند و شواهد و مواضع جدید ایشان حکایت از این دارند که این عالم دینی خود را نسبت به چنین خبط و اشتباه و شاید بتوان به جرأت بیان نمود نسبت به ظلمی که نسبت به دلسوزان نظام و انقلاب که در بدنه دولت شبانه روز فعال می باشند ، اعمال نمود مبرا می بیند و معلوم نیست چه دلایلی باعث شده است ایشان تا کنون در شرایط غیر شرعی و غیر اخلاقی که بوجود آورده اند همچنان پایدار باقی بمانند.
قطعا" اسلام و تبیین کننده اسلام ناب محمدی سید علی حسینی خامنه ای و مباحث اخلاقی رد می نمایند که عالمی معروف و جایگاه دار بر اساس اخبار در گوشی و مسموعات انگشت اتهام به سمت مجموعه ای ببرد که بانیان کوتاه شدن دست مافیای قدرت وثروت هفت سر بر امورات قوه مجرییه کشور اسلامی ایران بوده اند ، قعطعا" رد می باشد که کسی با تکیه بر جایگاهی که علماء ربانی همچون علامه حلی ، علامه طباطبایی ، آیت الله قاضی طباطبایی و ... در آن نقش بزرگی ایفا نموده اند بر اذهان مسلمین و مومنین تأثیر بگذارد و مجموعه خدومی که شبانه روز عمر خود را در این هشت سال وقف اعتلای کلمه توحید و ارتقاء جایگاه کشور ایران اسلامی مان در بین ملت ها نموده اند را به واسطه اخبار درگوشی و مسموعات و دروغ سازی ها و تفاسیر مغرضانه و خطر ناک از بریده هایی از سخنان این مجموعه موحد و خدوم به عنوان بزرگ ترین خطر اسلام در طول تاریخ اسلام معرفی نماید و حد و حدود را تا آنجا مراعات ننماید که این مجموعه را مرتبط با اسرائیل و به عنوان فراماسونر فریاد بزند و حتی تا انجا پیش برود و خیالش از اعتراض انقلابیون و مومنین نسبت به خود آسوده باشد که این مجموعه را مرتبط با رمالان و سحر شده و سحر کننده بیان کند و باز با هشدار نسبت به این مجموعه آنان را متهم به ادعای امام زمانی در آینده بنماید و خاطره سخنان فائزه هاشمی را در مورد این مجموعه زنده نماید و متاسفانه کسی از معروفین پیدا نشد که کوچک ترین سخنی به این شخص بگوید حتی شما نگاه کنید عده ای معروف و سرشناس ظاهرا" به تعداد هفتصد و هفتاد و خورده ای هم که جدیدا" نامه ای به آیت الله مصباح نوشته اند و در آن ابراز نگرانی از وضع موجود که در جبهه موسوم به پایداری شکل گرفته است بیان نموده اند آنقدر در لفافه و آنقدر با لطافت مطلق مسئله غیر شرعی و اخلاقی را بیان نموده اند که شاید آیت الله مصباح متوجه نشود که خود در رأس این حرکت های نگران کننده قرار دارد و خود بانی این وضع نگران کننده شده است .
ما امیدواریم آیت الله مصباح متوجه تحرک غیر شرعی و غیر اخلاقی که در سال 90 از خود بروز دادند ، بشوند و به سمت توبه و اصلاح ذمه ای که بر گردن خود قرار داده اند پیش بروند.
توجه:
دوستان دکتر فیاض استاد دانشگاه مطلبی در مورد بورژوازی تجاری و بورژوازی صنعتی بیان نموده اند که حقایقی تلخ را مورد اشاره قرار داده اند که عدم اطلاع دوستان مذهبی و انقلابی باعث شده است عده ای از آنها در مسیر تخریب دولت انقلابی احمد ی نژاد قرار بگیرند دولتی که توسط ولایت نشان زنده کننده شعار های انقلاب را دریافت نمود:
انتخابات آینده رقابت میان بورژوازی تجاری و بورژوازی صنعتی است
آیکون نظرات در بالای مطلب می باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
توجه اول: ظاهرا" مافیای مخوف با همه مخوفیش به خاطر چنین حرکت سوء استفاده کننده از قدرت نظام دچار وحشت و ترس شدیدی شده است و از چنین فیلتری لحظاتی قبل عقب نشینی نموده است( ساعت 10 و نیم شب 15 فروردین ) (خبر رسمی فیلتر نام مشایی: 'مشایی' فیلتر شد(سایت خبری شبکه ایران) )
توجه دوم: دوستان سوال و جوابی جدید از استاد طاهر زاده منتشر شده است حتما" مطالعه بفرمایید: اگر عمار یاسر امروز بود!
مافیای هفت سر ، عبارت " مهندس مشایی " را در سیستم پیامکی کشور فیلتر نمود
دوستان مافیای قدرت و ثروت هفت سری ( عبارت هفت سر از سخنان رهبرمان در مورد این گروه مخوف می باشد) که قصد نموده است با ایجاد خوف و وحشت و سوء استفاده از پتانسیل های نظام در ابعاد مختلف ، انقلاب را در انحصار خویش در آورده و مدام عطش سیری نا پذیر ثروت و قدرت خود را ارضا نماید ، از امکان ادامه راه احمد ی نژاد در خوف و وحشت فرو رفته است و هر لحظه دست به رفتاری جنون آمیز می زند
مطلع شدیم که این گروه مخوف و مافیایی هفت سر که نفوذی آهنین بر قسمت های مختلف کشورمان دارند با اعمال نفوذ نام و عبارت " مهندس مشایی " را در سیستم پیامکی کشور فیلتر نموده است
کافی است نام و عبارت " مهندس مشایی" را به تنهایی و یا در کنار عباراتی دیگر برای یک گوشی در دسترستان پیامک بفرستید تا ببینید این پیامک مخابره نمی شود
این نشان می دهد نام مهندس مشایی خواب و آسایش را از این عاشقان قدرت و ثروت گرفته است زیرا این نام تصور ادامه روند عدالت طلبی احمدی نژاد را در اذهان این افراد نهیب می زند
متاسفانه این افراد ی که در دوران هاشمی سفره بیت المال جلوی آنها پهن گشت و حضور در بدنه نظام را برای انها تبدیل به فرصت ثروتمندی و قدرتمندی نمود با جایگاه های انقلابی و اسلامی که دارند توانسته اند اذهان عده ای از جوانان ساده مذهبی و انقلابی که با انها در ارتباط می باشند را مدیریت نمایند و حلقه اطراف احمدی نژاد را که قبل از دوران شهرداری احمد ی نژاد در تهران با هم هماهنگ و اتاق فکر تشکیل داده بودند را به عنوان بزرگ ترین خطر برا ی اسلام در طول تاریخ اسلام و فراماسونر ، یهودی و مرتبط با اسرائیل و مرتبط با رمالان و وقاهت را تا آنجا پیش بردند که بیان نمودند 90 درصد مشایی احمد ی نژاد را سحر نموده است متاسفانه اینان دچار نفاقی فوق پیچیده گشته اند که خاطره طلحه و زبیری که علی رقم آنهم خدمات ارزنده به اسلام و رسول الله داشتند و بواسطه سفره های یبیت المالی که در قبل از خلافت حضرت علی علیه السلام در مقابل آنها پهن گشته بود ولی در مقابل عدالت طلبی آن حضرت شمشیر بر روی حضرت کشیدند را به صورت بسیار رساتر و گویا تر برا ی ما زنده نموده اند که وقتی احمدی نژاد با عدالت با این آقایان سخن گفت و همچون گذشته کیسه بیت المال را برا ی آنان نگشود همچون افرادی که عقل از سرشان پریده است و جنون حفظ قدرت و ثروت انان را از خود بی خود نموده است همه اصول اخلاقی و اسلامی را زیر پا گذاشتند و رو به تهمت و انگ زدن بر این حلقه اطراف احمد ی نژاد آوردند و متاسفانه بواسطه جایگاه و اعتباری که در بین مذهبیون و انقلابیون داشتند توانستند با یارگیری در بین افراد ساده و زود باوری که در بین ما افراد انقلابی و مذهبی به چشم می خورد علاوه بر اینکه دست به تخریب وسیع احمدی نژاد و حلقه اطرافش بزنند جنگ فرمان داده شده ولایت را در مقابل فتنه 88 به نا کجا ها بکشانند و آن را عقیم بگذارند من روی سخنم با این جاه طلبان و قدرت طلبان و معروفیت طلبان نیست بلکه روی سخنم با ان مذهبیون و انقلابیون ساده ای می باشد که در پازل این افراد بازی نمودند ای دوستان بدونه تردید در آن دنیا باید جلوی شهدا پاسخگو باشید که چرا فرمان ولایت را که خاطره جنگ احد را تداعی می کرد و شما را به حفظ تنگه فتنه گران 88 فرمان داده بود رها نمودید و دنبال افرادی به راه افتادید که هدفشان غنائم بود نه چیز دیگر و آن تنگه را رها نمودند ، شاید بگویید اینان ما را با عبارات انجام وظیفه دینی و اسلامی دنبال خود کشاندند و ما نیت آنان را ندیدیم ولی در جنگ احد واضح نیت رها کنندگان تنگه احد آشکار بود که به چه مقصدی می باشند ولی دوستان شهدا به شما می گویند مگر کسانی نبودند که شما را انذار می نمودند و فریاد بر می آوردند که این تغییر آتش توپخانه تنها برای حفظ منافع دنیایی می باشد نه چیز دیگر جنگ نرم متوجه فتنه 88 را رها نکنید بدونه دستور ولایت که هنوز اعلام انحرافی در انقلاب ننموده اند دنبال دروغ گویان و تهمت زنندگان براه نیفتید اینان در خفی دنیا گرا می باشند و در ظاهر زاهد و عابد و متقی گول نخورید و در ثانی به شما می گویند شما امت رو ح الله بودید و زیرک تر و آبدیده تر از امت رسول الله و لذا دوستان ، خدا بداد شما برسد به واسطه خیانت خاموشی که انجام دادید.
(( دوستان مطلب زیر را حتما" بخوانید تا کمر ببندبد برای دفاع از احمد ی نژاد و ادامه یافتن راه او و مبارزه با دشمنان او در هر لباسی که می باشند و با هر معروفیتی که می باشند و تا آشکار سازی ماهیت واقعی این دشمنان پیچیده در ظواهر موجه از پا ننشینید :
راز های انگلیسی بر اندازی احمد ی نژاد ))
مطالب مرتبط:
* اختیارات ولایت را افزایش دهید نه اینکه کاهش بدهید
آیکون نظرات در بالا ی مطلب می باشد