تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

رئیس سپاه در حال سقوط از جاده بصیرت می باشد

بسم الله الرحمن الرحیم


رئیس سپاه در حال سقوط  از جاده بصیرت می باشد


وقتی سخنان رهبر انقلاب را در جمع مسئولان سپاه در سال 90 نگاه می کنیم  که حرکت  و مسئولیت سپاه را چگونه نشانه گذاری می نمایند:



.....لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‌ها قابل تغییر یافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیشرونده و پیش‌برنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیشروندگى و پیش‌برندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینجور نگاه کردیم و مفهوم پاسدارى را اینجور فهمیدیم، آن وقت آن طراوت و شور و هیجانى که در حرکت پاسدارى هست، مضاعف خواهد شد.

 جوانِ امروز اکتفا نمیکند به ظواهرى که حالا در جامعه‌ى ما به هر حال تا حدود زیادى هست، بلکه اعماق را، مغزها را، سیرتها را مورد توجه قرار میدهد؛ دنبال آنها حرکت میکند. ایمانهاى عمیق، آگاهى‌هاى بیشتر؛ اینها چیزهائى است که ما باید دنبالش باشیم. پس این پاسدارى است به معناى صحیح، به معناى کامل، به معناى درست؛ پاسدارى از حرکت انقلابى و پیشرفت انقلابى.

 خب اگر بخواهیم این کار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد: یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به معناى یک جزء پیش‌برنده‌ى مجموعه‌ى کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه‌ى سپاه و خانواده‌ى سپاه آن حرکت پیشرونده و ترقى‌بخش و تعالى‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه‌ى انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پائى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود....



و در کنار آن نیز وقتی  عملکرد عده ای تأثیر گذار  در سپاه  را از سال 90 تاکنون در کنار سخنان رهبر انقلاب در تاریخ 1391/6/2 در جمع  هیئت دولت بررسی می نماییم ، می بینیم  تدابیر نادرستی در سپاه در حال تأثیر گذاری می باشد که هنوز دقیقا" ماهیت این تدابیر آشکار نشده است و می توان برای آن دلایل مختلفی مورد ارزیابی قرار داد.


از دوستان می خواهم  این سخنان رهبر انقلاب را مجددا" مطالعه بنمایید:


خب اگر بخواهیم این کار بشود (پاسداری از حرکت انقلابی و پیشرفت انقلابی) ، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد: یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت ، حرکت به معناى یک جزء پیش‌برنده‌ى مجموعه‌ى کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه‌ى سپاه و خانواده‌ى سپاه آن حرکت پیشرونده و ترقى‌بخش و تعالى‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه‌ى انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پائى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود....


 دوستان نگاه کنید وقتی می بینیم سپاه در فضای سیاسی کشور از سال 90  تا کنون دست و پای غلط می زند و هنوز هم بر این مسیر غلط اصرار دارند نشانه این است که سپاه در درون خودش  به سمت تکامل حرکت ننموده است. 



وقتی  در سال 90 رهبر انقلاب  فرمان جهاد اقتصادی اعلام  نمودند و خواستند کسی از گوشه ای صدایی بلند نکند و مسئله فرعی را اصلی نکند ( و به عبارتی با این کار باعث شکست این فرمان نشود) می بینیم شخصی معروف پا روی خواسته ولایت می گذارد و با خندیدن به ریش انقلابیون به راحتی می تواند  ارزشی بر این سخن ولایت قائل نشود و  آژیر خطر را به صدا در آورد و در مورد بزرگ ترین خطر برای اسلام از صدر اسلام تاکنون آنهم از سمت کسانی که تأثیر گذاری زیادی بر فعالیت های دولت در راستای بر آورده نمودن جهاد اقتصادی بر عهده دارند و در کنار آن بحث فراماسونر بودن و ساحر بودن و .....  این افراد (تیم همراه احمدی نژاد ) سخنان تندی را بیان بنماید  بعد مشاهده می نماییم  از سمت مسئولان سپاه به خصوص مسئول سپاه نه اینکه واکنشی صورت نگرفت بلکه با ترتیب دادن جلسه های سخنرانی برای این شخص معروف چتر حمایتی خود را نیز بر سر او گستراندند و در همان حال نیز عده ای از افراد معروف از داخل سپاه بر آتشی که این شخص معروف افروخت مدام با سخنرانی در جا های مختلف هیزم  بر این آتش می ریختند و شعله آن را بیشتر می افروختند تا جایی که فضای سیاسی کشور را به سمت التهابی سنگین هدایت نمودند به گونه ای که کاملا" مشهود و آشکار بود که فرمان جهاد اقتصادی ولایت از دستور فضای سیاسی کشور خارج شده است  در کنار این روند مشاهده می نمودیم که  رسانه های خبری زیر نظر سپاه هدف اصلیشان  را روشن نگه داشتن این آتش و بیشتر و بیشتر افروختن آن قرار داده بودند (بخصوص سایت های خبری فارس  و جوان) و گوئیا انگار این کشور بی صاحب می باشد و کسی چون رهبر انقلاب فرمان جهاد اقتصادی را صادر ننموده است و متذکر نشده اند که کسی از گوشه ای با بلند کردن صدای خود مسئله ای فرعی را اصلی نکند.


دوستان این وضعیت آنقدر عمیق و خطر ناک شده بود که رئیس سپاه  امسال   بزرگ ترین دست آورد خودشان را در سال 90 جلوگیری از ورود طرفداران احمدی نژاد (جریان انحرافی) به انتخابات مجلس شورای اسلامی  معرفی می نماید و این نشان می دهد که فرمان جهاد افتصادی در سال 90 در دستور کار سپاه  یا قرار نداشته و یا از درجه و اعتبار پایینی برخوردار بوده است.


از طرفی  دیگر هم می بینیم مسئولان سپاه از قبل سال 90  از طریق رسانه هایشان به خصوص سایت خبری جوان شروع کردند به تبلیغ در مورد  وجود جریان انحرافی در بین اصولگراها و این بحث و انگ جریان انحرافی را با سخنان آن شخص معروف و مشهور که آژیر شکل گیری بزرگ ترین خطر برای اسلام در طول تاریخ اسلام !!! را به صدا در آورد  به صورت شفاف شروع به تبلیغ و گلوله باران نمودند.


دوستان سخنان ولایت را در جمع هیئت دولت در تاریخ  1391/6/2 مورد دقت قرار دهید:


یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزشهای انقلاب است. در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى مسئولان، استکبار ستیزی ، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنى مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.


وقتی سخنان رهبر انقلاب را کنار این همه تبلیغ اینهمه انگ که از سمت رسانه های سپاه و بعضی از تریبون داران منتسب به سپاه در مورد دولت می گذاریم به حقیقت تلخ و خطرناکی  می رسیم که بصیرت و   تشخیص انحراف و بر خورد با فتنه و دشمن شناسی در بُعد داخلی کشور ،  ازسمت سپاه دچار یک آفت خطرناکی شده است که مثل سپاه را مثل آن شخصی نموده است که اَره بر شاخه ای می کشد که بر آن نشسته است و اینگونه خواسته (با تأثیر گذاری دست های پشت پرده )  و  ناخواسته (به واسطه عدم شتاب لازم در زمینه تکامل و رشد داخلی سپاه ) به انقلاب ضربه می زند.


متاسفانه عدم توجه متولیان سپاه در زمینه تکامل نیرو های سپاه ( مطابق با خواسته رهبر عزیز انقلاب  خواسته ای که  در  حد هشدار بیان شد)   با بی تفاوتی نیرو های سپاه در مورد وضعیتی که توضیح آن گذشت  آشکار گردیده است. قطعا" اگر روند رشد و تکامل در بین نیرو های سپاه متناسب با خواسته ولایت پی گیری می گردید مسئولان سپاه اینگونه جاده را در مقابل خود هموار نمی دیدند که اینگونه عمل نمایند.


علی رغم سخنان رهبر انقلاب در تاریخ 1391/6/2 در جمع هیئت  دولت و اصرار سایت های خبری سپاه مبنی بر تخریب دولت  باید نسبت به عملکرد درست  سپاه در فضای سیاسی کشور دچار تردید و ترس خاصی بشویم.




                                    آیکون نظرات در بالای مطلب  می باشد



مشایی شرف دارد بر خیلی از مدعیان عنوان دار

بسم الله الرحمن الرحیم


مشایی شرف دارد بر خیلی از مدعیان عنوان دار


الحمد الله  دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران به سلامت بعد از ظهر جمعه  1391/7/7 بعد از یک درخشش بالا به کشور مان باز گشت.


دکتر احمدی نژاد بعد از موج عظیمی که در جهان ایجاد نمود توانست  به عنوان ثمره انقلاب  ، در صحنه جهانی درخشش بنماید و دشمنان خارجی و استکبار بین المللی را در مقابل چنین ثمره ای به زانو در بیاورد و در داخل نیز رانت خواران و مدعیانی که انقلاب را ارث پدری خود می بینند را دچار فشار روحی و حسادت سنگینی بنماید.


ایشان با هشت سفر به نیویورک توانست با طراحی و زیرکی تمام استکبار جهانی را که در ابعاد مختلف جهان را به استثمار خود در آورده است به چالش فکری و نظری بکشاند و چون رئیس جمهوری مقتدر و سیاست مدار و عالم و  هوشمند ظهور بنماید و با استفاده از رسانه هایی که در صدد زیر سوال بردن او بودند تفکر و نوع نگاه سران کشور ها و نیز ملت های آزاده جهان را به سمت عدالت و عشق به انسان ها و زندگی پر از برخورداری  از  توانایی های بشری  هدایت بنماید و  منجی بشریت  صاحب الزمان (عج) را به عنوان سکانداری مطمئن و جامع و کامل برای ملت های مختلف جهان تبیین نماید و ظهور او را نزدیک و  شروعی از حیات واقعی بشریت  تفهیم نماید. ( درود و سلام خداوند بر چنین رئیس جمهوری که در اصل ثمره انقلاب در راستای  درخشش در مسیر روابط بین الملل می باشد)


لازم بود از چنین رئیس جمهوری بعد از بازگشت  از سازمان بین الملل به بهترین نحو استقبال وسیعی صورت بگیرد که این امر را افراد صالح و منصفی که با دوری از هوا های نفسانی بصیرت دیدن چنین افرادی را بدست آورده اند به بهترین نحو همت نمودند  ولی آنان که درفضا های  حزبی و گروه های سیاسی گیر افتاده اند  و نتوانسته اند از چنین دام های  قدرت و منفعت رهایی یابند نه تبلیغی در راه استقبال از رئیس جمهور بعمل آوردند و نه خود به عنوان استقبال  از چنین رئیس جمهوری در فرودگاه  مهر آباد حضور بهم رساندند .


بسی جا ی تأسف دارد که این افراد از تریبون ها  و رسانه هایی که در اختیار دارند سعی در ایراد گیری بر ابعادی در مورد حضور  رئیس جمهور در سازمان بین الملل نموده اند و نیز حاضر نشده اند  سخنانی منطبق با واقعیت  که بر پوستر های به نمایش در آمده در دستان استقبال کنندگان که   به مذاقشان خوش نیامده است را به نمایش بگذارند و  نه شعار هایی که حکایت از عمق بصیرت و فهم استقبال کنندگان داشته است را انعکاس دهند و تنها شعاری که استقبال کنندگان در آن بارک الله به احمدی نژاد گفته است و تداوم و پایندگی مشایی را علی رغم تخریب سنگین او ،  به صورت ضمنی از خداوند خواستار شده اند را انعکاس داده اند. ( احمدی زنده باد ، مشایی پاینده باد)


حال  جای سئوال  باقی مانده است که این قوم حسود  که انقلاب را ارث پدر خود می بینند و  اداره  کشور را تنها زیر نظر خود و توسط افراد مرتبط با خود مفهوم یافته می بینند  باور نموده اند که تخریب ها و دروغ ها و تهمت هایی که در مورد یکی از همکاران و تیم همراه  و همسوی احمد ی نژاد ( مشایی)  در سطح ایران از طریق تریبون ها و رسانه های تحت تسلط شان تبلیغ نموده اند درست و صحیح می باشد و مثلشان مثل آن دروغ گویی شده است که  مردم را تشویق به پیروی از دروغش می نمود ولی بعد از لحظاتی خود نیز دروغ خود را باور نموده بود و همراه جمعیت به سمت هدفی متوهمانه و غیر واقعی همسو شده بود.


این آقایان باید بدانند و متوجه بشوند دروغ و تهمت ها و تخریب هایی که در مورد مشایی تبلیغ  نموده اند از هیچ درجه اعتباری برخورد دار نمی باشد و نه اینکه هیچ جای تکیه ای برا ی این دروغ ها  و تهمت ها و تخریب ها وجود ندارد بلکه بر عکس مشایی از همه آنها برتر و منصف تر و انقلابی تر و دلسوز انقلاب می باشد و از لحاظ اخلاقی نیز همچون آنها  به ایجاد آتش دشمنی آلوده نشده است.


آنانی که او را فراماسون و بزرگ ترین خطر برای اسلام و انقلاب معرفی نمودند و راه را برا ی تخریب احمدی نژا د و تیمش باز نمودند و سعی نمودند  دروغ و تهمت جریان انحرافی را بر  این انقلابیون مخلص و جان بر کف انگ ببندند  بدانند که دامن خود را به یک بد اخلاقی بزرگی آلوده نموده اند که باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند و من بعید می دانم در این دنیا نیز از رفتار خود در مقابل غضب خداوند در امان باشند



                                      آیکون نظرات در بالای مطلب می باشد







متعجبیم چرا در هنگام سفر احمدی نژاد عده ای برا ی خودشان متینگ می

بسم الله الرحمن الرحیم


متعجبیم چرا در هنگام سفر احمدی نژاد عده ای  برا ی خودشان متینگ می آیند 



سفر احمدی نژاد به نیورک در اصل آخرین سفر رئیس جمهوری می باشد که  هفت بار پرچم انقلاب را در بهترین حالت ممکنه و پرچم پیامبران و خداوند را در زیباترین تبلیغ و پرچم ظهور منجی بشریت و مادرش فاطمه بنت رسول الله را بر تارک سازمان بین اللمل در جمع سران تمام کشور ها بر افراشت و باعث تغییر گفتمان رایج بر جهان گردید .


متاسفانه در داخل کشورمان عده ای سعی نمودند همسو با شیمون پرز که خواسته بود سعی و  تلاش شود احمدی نژاد  از چشم ملت ها بیفتد  ،  سعی نمودند   احمدی نژاد را از چشم ملت ایران اسلامی بیندازند و در این راه  هر آنچه که تحت تسلطشان بود را به میدان آوردند و سعی نمودند  بحث جریان انحرافی را با وقاحت تمام همسو با خواسته شیمون پرز در داخل کشور اشاعه و سپس نهادینه نمایند و احمدی نژاد را بزرگ ترین خطر طول تاریخ اسلام و نیز تاریخ انقلاب معرفی نمایند و حتی وقاحت را تا آنجا پیش ببرند که بزرگ ترین دست آورد سال 90  خودشان را (سالی که باید همه همتشان را صرف جهاد اقتصادی می نمودند) جلو گیری از ورود به اصطلاح  جریان انحرافی  به مجلس نام ببرند و در اصل گفتمان احمدی نژاد را که از متن توده های ملت و از عمق شعار های انقلاب بر خواسته بود را از ورود به انتخابات سال 90 مجلس شورای اسلامی باز داشتند و  این را به عنوان بزرگ ترین دست آورد خود مطرح نمودند (اُف باد بر چنین نگاه مغرضانه ای که بر عده ای تأثیر گذار حاکم گردید)


طبیعی می باشد که انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بزرگ ترین همت و سعی و تلاش این عده تأثیر گذار می باشد و لذا پر شدن فضای کشور از حضور احمدی نژاد  در سازمان بین الملل مطابق با خواسته آن عده ای که همه توان خود را به میدان آوردند تا نام چنین شخصی را به عنوان جریان انحرافی در اذهان جا بیندازند  ، نخواهد بود.


و لذا برای ما جای تعجب شده است که چرا باید هاشمی رفسنجانی متینگی را به اجرا بگذارد و  فرزندش مهدی هاشمی  را دقیقا" در هنگام حضور احمدی نژاد  در سازمان بین الملل به ایران بیاورد و در همین زمان نیز عده ای تأثیر گذار که سایت ها و رسانه های خبری تحت تسلطشان با تمام توان احمدی نژاد و تیم همراهش را به عنوان جریان انحرافی مطرح می نمودند نیز به میدان بیایند  و با موضع گیری های تند در مورد وقایع منطقه مدام خود را بر روی آنتن ها  ببرند به راستی باید این متینگ ها که شروعش همزمان با سفر احمدی نژاد به سازمان بین الملل می باشد را چگونه  ارزیابی نماییم.


                       
                                           آیکون نظرات در بالای مطلب  می باشد