تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

آیا بچه حزب الهی ها متوجه می شوند چه کلاهی سرشان گذاشته اند


بسم الله الرحمن الرحیم



آیا بچه حزب الهی ها متوجه می شوند چه کلاهی  سرشان گذاشته اند


دوستان حزب الهی دوستان دلسوز انقلاب مطلب طولانی است ولی خطر جدی است و لذا تا آخر بخوانید و سستی نکنید


مدتی است می بینیم وضعیتی به ظاهر پیچیده شکل گرفته شده است  از یک طرف انصار و اعوان هاشمی و موافقان با فتنه 88 ، سعی و تلاش کنندگان برای خارج نمودن موسوی و کروبی از حصر و ... ، توانسته اند سکان اجرایی کشور  را در دست بگیرند و از طرفی نیز نیرو های وفادار به امام خمینی و وفادار به خون شهدا و وفادار به اسلام و کلمه طیبه الله می بینند این گروه برای حل مشکلات کشور و ملت نیامده اند   و نیز  برای تجلی بیشتر شعار های انقلاب نیامده اند بلکه خواسته هایی ورای این اهداف را خواسته  اصلی خود قرار داده اند و سعی و تلاش می نمایند  تا ملت از چنین وضعی آگاه نشوند و مدام در گیجی بسر ببرند تا در سایه چنین بی خبری بتوانند بر مقدرات این کشور در جهت منافع خویش بهره برداری بنمایند.


وقتی دقت می نماییم نیرو ها ی حزب الهی تفسیری شفاف از وضعیتی که در آن قرار گرفته اند در ذهن خود ندارند به عبارتی درکی نیمه دقیق و  در حد خطرناکی  ناقص از شرایط پیچیده فعلی دارند.


نیرو های حزب الهی تا این اندازه را خوب فهمیده اند که اعوان و انصار هاشمی توانسته اند بعد از آنهمه ظلم و ستمی که در حق اجتماع و نظام و انقلاب در سال 88 نمودند ، بر سرنوشت اجرایی کشور مسلط بشوند همان کسانی که ثبات کشور و اجتماع را در سال 88  تا مرز افغانستان دوم نزدیک نمودند و انقلاب 31 ساله ملت بزرگ ایران را که آنهمه خون و آرامش و مال و امول پای آن  نثار شده بود را نیز تا مرز نابودی بکشاندند آری نیرو های حزب الهی این اتفاق را توانسته اند خوب رصد کنند و دیدگاه شفافی از آن بدست آورند.


در این میان وقتی دقت می نماییم عمده نیرو ها ی حزب الهی در بی دقتی خطرناکی گرفتار شده اند و به حقایقی که جاری گشت و همچنان در جریان  می باشد و نتایجی که از عمق این اتفاقات می توان بدست آورد بی توجه گشته اند و از تحلیل و بررسی عمق آنچه گذشت و همچنان در جریان می باشد بی بهره مانده اند و بیم  آن می رود آینده انقلاب با چنین نا هوشیاری  خطرناکی با وضعیت وخیمی مواجه گردد سوال می نمایم وقتی در این کشور کسانی که آن افتضاح را در سال 88 شکل دادند می توانند تنها چهار سال بعد!! از  فیلتر شورا ی نگهبان عبور نمایند و سپس  جاده حرکت خود را با رأی گیر ی از ملت هموار نمایند و بر مقدرات اجرایی و .. این کشور مسلط  شوند آیا این پیام  منعکس  نمی گردد که باید نسبت به تداوم اقتدار سیستم ولایت فقیه در این کشور و نیز ادامه شعار های انقلاب در آینده در خوف و ترس باشیم.



حقیقتی که اتفاق افتاد از دید انسان ها ی فهیم و دانا اتفاقی با پیامی نگران کننده می باشد البته شاید دوستان حزب الهی بگویند تا رهبرمان را داریم نباید از چیزی در ترس و هراس باشیم که در جواب این دوستان باید گفت وقتی رهبرمان سید علی حسینی خامنه ای در دوره خاتمی اشاره داشتند که مواظب  باشید و به هوش باشید که در جامعه ای که تحت  مدیریت و تربیت رسول الله بود  تنها بعد از 50 سال از فوت رسول الله   فضیلت ها را به مذبح  کشاندند و لذا این امکان هست که این اتفاق در جامعه ما حتی زود تر تکرار شود ، پس  ،  حزب الهی ها باید فهم شفاف و درست مسائل را ناچیز تصور نکنند.


فهم نقشه حریف  فهم ترفند حریف ،  تشخیص نقاطی که از آن نقاط دشمن  توانسته است ضربه خود را بر ما وارد نماید و یا تشخیص اینکه از چه نقاطی ضربه و حمله خود را تدارک خواهد دید خود نیمی از پیروزی بر حریف می باشد.


آنچه در نتایج انتخابات 88 شکل گرفت و آن افتضاحی که جبهه هاشمی به کمک اعضایی از  خانواده اش در سال 88 و عاشورای سال 88 شکل دادند نشان از ماکزیمم  بی اعتبار شدن جبهه هاشمی در بین توده های مردم داشت ولی چه شد که در این وسط اوضاع عوض شد و ورق برگشت؟ چه شد که در جامعه ای که تحت مدیریت ولایت فقیهی چون سید علی خامنه ای می باشد چنین جبهه ا ی می تواند به راحتی بعد از چهار سال  و نیز بعد از آن همه  تنزل جایگاه و بدونه محاکمه شدن عناصر کلیدی و اصلیش همچون موسوی و خاتمی ، کروبی و  فرزندان هاشمی بخصوص مهدی هاشمی که نقش بسزایی در پیشبرد فتنه 88 ایفا نموده بود به راحتی جواز ورود به انتخابات ریاست جمهوری را کسب نماید. و جبهه ای که حول محوریت احمدی نژاد شکل گرفته بود و به قول رهبرمان انقلاب را به ریل اصلیش برگرداند از صحنه تأثیر گذاری کشور حذف گردد و حتی کار تا جایی پیش برود که اراده هایی از درون سیستم نظام مقدس کشورمان در صدد دادگاهی نمودن احمدی نژاد بر آیند و کسی هم جرأت نکند تو به آنها بگوید گوییا اینان قدرت مطلق انقلاب هستند که باید همه ملت و نیز حزب الهی ها از آنها در خوف و وحشت باشند!! 


دوستان آیا فرمان جنگ نرمی که ولایت در زمان فتنه 88 به دانشجویان و اساتید حزب الهی  دانشگاه ها دادند در جهت رسیدن به این نقطه بوده است؟! چرا علی رغم چنین فرمانی شاهد چنین ورق برگشتنی می شویم  آیا ولایت کم کاری نمودند؟!! دوستان  ، ولایت باید چه کار می نمودند تا اوضاع به این صورت رقم نخورد؟! ایشان تنها کسی بودند که اصطلاح فتنه را برای آشوبگران و آشوبخواهان سال 88 مورد استفاده قرار دادند ایشان تنها کسی بودند که همت داشتند  فتنه 88 به فراموشی سپرده نشود تا فتنه گران نتوانند از قِبَل این فراموشی خود را بازیابی نمایند (که  علی رغم هشدار های مکرر ولایت  بر اصلی  ننمودن مسائل فرعی متاسفانه افاقه ننمود و عده ای  توانستند تأثیر گذاری ولایت را در این زمینه بر جبهه حزب الهی ها  خنثی کنند و جبهه حزب الهی را در این مسیر و باتلاق خطرناک  (اصلی نمودن فرعیات ) فرو ببرند )  و حتی این اواخر اعتراضی از فراموشی این فتنه از سمت کسانی که دستور جنگ نرم به آنها ابلاغ شده بود ( دانشجویان حزب الهی ) داشته اند و اینگونه بیان داشتند :

 

مسئلهى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟


دوستان رهبرمان تا آنجا پیش رفتند که فرمان جنگ دادند و دانشجویان حزب الهی و اساتید حزب الهی دانشگاه ها را به عنوان نیرو هایی که وظیفه دارند در این جنگ شرکت کنند ،  مشخص نمودند و خواستند در این  جنگ نرم  فتنه 88 و فتنه گران 88 را به زانو در آورند و نگذارند خیل عظیم ملت را با مغلطه و نیرنگ با خود همسو نمایند و تا آنجا حریف را عقب برانند که خیل عظیم ملت به این جماعت متقلب و تغییر یافته مدعی انقلابی گری به دیده بی اعتمادی و بد گمانی بنگرند.


و لذا به نظر می آید ولایت کار ی بیشتر از این نمی توانسته اند بکنند تا نگذارند کار به جایی برسد که عده ای از درون شورای نگهبان تیغ بر علیه جبهه احمدی نژاد بکشد و از آنطرف با روی گشاده با جبهه هاشمی  بر خورد نماید و حتی طبق گفته سخنگوی شورای نگهبان (آقای کدخدایی تاوان این افشاگری خود را دادند و جایگاه قبلی  خود را در شورا ی نگهبان از دست دادند ) عارف و روحانی صلاحیت حضور در انتخابات را نداشته اند که موضوع با وساطتت جناب جنتی دبیر شورا ی نگهبان مواجه می گردد  و با تأثیر گذاری بر چندین رأی دهنده در شورا ی نگهبان حکم ورود این آقایان به صحنه انتخابات احراز می گردد! و آنقدر سیاه نمایی در مورد جبهه احمدی نژاد صورت بگیرد  آنهم از سمت جبهه به ظاهر خودی به طوری که وقتی ملت نگاه نمود  ، دید  وقتی که خود حزب الهی ها احمد ی نژاد را سیاه می دیدند و از آنطرف هم  نه  دکتر ولایتی و نه  حداد عادل و نه جلیلی قابل مقایسه با توان فکری و عملی احمدی نژا د نیستند و هیچ کدام در حد احمد ی نژا دلسوز مردم نیستند لذا رأی دادن به این افراد را غیر منطقی و نادرست تشخیص دادند و نا خود آگاه به سمت کلید آقای روحانی جذب شدند و اوج تبلور "شور انقلابی" و جلوه نمودن "شعار ها ی انقلاب" و اوج "انقلاب را به ریل برگرداندن" را که در احمدی  نژاد جلوه گر شده بود را  همسو با حزب الهی ها سیاه و بدبو دیدند!! آیا خواسته ولایت از فرمان جنگ نرم رسیدن به این نقطه بود؟!


خوب ، چه شد حزب الهی ها کارشان به جایی رسید که جبهه احمدی نژاد که زیان و خسران خلاء آن دوباره همچون  سال 84 در حال فهم و درک شدن می باشد را بگونه ای سیاه و بدبو دیدند که به عنوان فتنه پیچیده تر از 88 مورد حمله و تبلیغ منفی قرار داند به طوری که این واکنشِ جبهه حزب الهی ها حتی ملت ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد و اینگونه شاخه ای را که بر روی آن نشسته بودند را بریدند و حماقتی بزرگ و بی سابقه از اول انقلاب تا کنون انجام دادند.


آنچه که اتفاق افتاد این حقیقت را می رساند که اعتماد مفرط و خارج از ضابطه حزب الهی ها به علمایی خاص و معروف و محترم و مسئولین فلان نهاد مقدس  باعث چنین وضعی شده است به طوری که هشدار ولایت را مبنی بر عدم اصلی  نمودن  فرعیات  وقعی ننهادند و نگاه به دهان فلان عالمی کردند که همت خود را بر اصلی نمودن موضوعی کاملا" فرعی نهاده بود و سال 90 را که سال جهاد اقتصادی نام نهاده شده بود را با بلند نمودن صدایی از گوشه ای!! به حاشیه راند و آژیر خطر برا ی اسلام را به صدا در آورد آنهم خطری که درطول تاریخ اسلام  بی سابقه می باشد !!! و اینگونه  جبهه احمد ی نژاد را به عنوان فتنه ای پیجیده تر از سال 88 مورد تعقیب و حمله قرار دادند!!


صفتی در اهل سنت وجود دارد که منجر گردیده است علمایی از اهل سنت مربوط به شاخه وهابیت بانوان مورد تقلید خود را با حکمی در قالب جهاد نکاح حتی در مورد زنان شوهر دار و نیز محارم ، ترغیب به انجام عمل زنا نمایند تا مثلا" نیرو های تروریست به ظاهر مسلمان مبارزه کننده با نظام بشار اسد و نیز مبارزه کننده با شیعیان سوریه طراوت و نشاط ظاهری خود را ازدست ندهند!! این صفتِ اعتماد بیش از حد به علما  و پیش قراولان و بزرگ دیدن بیش از حد این افراد  در بین سنی ها باعث گردیده است هیچ اعتراضی از سمت جامعه سنی ملت مسلمان  نسبت به چنین علمایی صورت نگیرد و لذا این منجر شده است چنین جرأت هایی در بین علمای شاخه وهابیت سنی ها  مشاهده گردد و یا اگر هم چنین احکامی را به آنها  در فضای  رسانه ای نسبت می دهند ساکت بمانند و واکنشی از خود نشان ندهند.


و لذا این صفت به گونه ای در جبهه حزب الهی ما مشاهده گردید که فلان مسئول بسیج دانشجویی فلان دانشگاه تهران و هم  فرزند شهید و فعال در فضای سایبر  آنقدر  شخصی چون جناب مصباج را بزرگ ببیند که خود را انگشت کوچکه او هم حساب نکند!!!!  و این منجر شود تا در پروژه اصلی نمودن فرعیات جناب مصباح ، تحرک مؤثری  از خود نشان بدهد به گونه ای که نفهمد و درک نکند این رویه جناب مصباح با مخالفت مکرر ولایت مواجه شده است  و حتی در سفری که او را به نیورک بردند به جای گزارش سفر ، دست به تنظیم گزارشی مملو از تخریب احمدی نژاد بزند! و این صفت تا آنجا پیش رفت که وقتی فلان مسئول نهاد مقدس درسال 91 بزرگ ترین دست آوردش را محروم نمودن جبهه احمدی نژاد از انتخابات مجلس 90 بیان می نماید و گوییا نام گذاری  جهاد اقتصادی سال 90 جذابیت و مفهوم مهمی برا ی ایشان نداشته است !(اصلی نمودن فرعیات ) مشاهد گردید که جبهه حزب الله هیچ واکنشی از خود نشان نداد تا نشان دهد که خواسته ها ی ولایت حتی باید از طرف فلان مسول نهاد مقدس نیز  جدی گرفته شود    جالب است که برای این مسئول محروم نمودن جبهه هاشمی از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دست آوردی به حساب نیامده است  که این آقایان در مورد آن سعی و تلاشی از  خود نشان دهند!!(دقت می کنید دوستان!!)


و لذا  حزب الهی ها باید متوجه باشند که احتمال مدیریت شدن  معروفیت ها و جایگاه ها در طول مسیر انقلاب تا الان ،  ضعیف نمی باشد آنهم در زمانی طولانی ای که حاکمیت افراد خاص (کسانی که در سال 88 متحد و دست در دست هم در مقابل احمدی نژاد صف آرایی نمودند تا بتوانند تنها نقطه ای که قد علم نموده است تا واقعه کربلا برا ی فضیلت ها  تکرار نشود از بین برود ) بر سرنوشت این کشور و آن نهاد مقدس در مقابل چشم ما می باشد اگر می دانستند سید علی حسینی خامنه ای به چنین جایگاه  مهم و حساسی می رسد و چرب و نرم دنیا نیز بر روی او اثر نمی گذارد تا بتوانند او را در به زیر کشیدن انقلابیون واقعی بسیج نمایند و نیز  همسو با خواسته های خود بنمایند قطعا" آن بمب کار گذاشته شده را ده ها برابر قوی تر می نمودند.  لذا دوستان این قابل تعمق است که جناب مصباح در مقابل آن شخص که بیان می نماید بعد از فرار مهدی هاشمی ترور های بعد از فرار بنی صدر تکرار خواهد شد می گوید هاشمی نیاز به این کار ها ندارد زیرا  جاهای حساس نظام در اختیار او می باشد!!! (مطلبی که در سایت دوست انقلابی مان  حجت الاسلام مسعود شفیعی کیا (ایشان یکی از افراد حاضر در موسسه امام خمینی جناب مصباح می باشد  )  به آن اشاره شده بود ولی متاسفانه وبلاگ اصلی ایشان در انتخابات 92 فیلتر گردید ) و این سوال برای ما بر جا ی مانده است  که چرا جناب مصباح برا ی آگاه نمودن  حزب الهی ها و پالایش جا های حساس نظام از دست عناصر مخفی هاشمی هیچ تحرکی از خود نشان نداده است در حالی که این برای آینده انقلاب بسیار خطرناک است(دقت می کنید دوستان!) (به راستی این نقاط حساس نظام کجاها  می باشد؟؟!!)


و لذا  ، حزب الهی ها ، دقت کنید  دیگر بس است که با تأسی به فلان پرچم دار مثلا" ولایت مدار  مسئله ای فرعی را اصلی می کنید (پرچم دارانی که با پُرکاری و انجام کارهایی خاص و بیان سخنانی پرطمطراق توانسته اند در جبهه ولایت مداران پیش قراولان و پرچم داران  گردند (به طوری که ولایت چاره ای به جز  تعریف و تمجید از این افراد ندیدند ) و آن دست های خاص  هم در مسیر کار های آنان نه اینکه مانعی شکل ندادند بلکه حاتم بخشی های زیادی نیز نسبت به این افراد انجام دادند(دست هایی که مدت طولانی بر سرنوشت این کشور مسلط بودند و باز هم ...) تا اینان بتوانند جزایر قدرت خود را تقویت و تقویت نمایند به طوری که ما به نقطه ای رسیده بودیم که می گفتیم ان شا الله که ولایت هرگز آسیبی نبینند ولی اگر هم اتفاقی افتاد ایشان هستند و  نیز آن دیگری  هم قدرتش به جایی رسیده است که در قضیه ورود رهبرمان درمورد  سوال و تدارک سنگین حمله  که مجلس در مورد احمدی نژاد دیده بود ( کار مجلس با خواسته هاشمی هماهنگ شده بود تا سرنوشت بنی صدر در مورد احمد ی نژاد شکل بگیرد) ،  در مقابل ولایت می ایستد و ایراد می گیرد که امام خمینی در مسائل مجلس ورود نمی نمودند و تنها توصیه داشتند و آنجایی که ورود داشتند تنها در موضوع بنی صدر و عزل او بود و متاسفانه سکوت حزب الهی ها عمق مظلومیت سید علی خامنه ای را در مقابل فلان شورای ناظر بر رهبری رساند که حزب الهی ها   فقط تا حدی پشت رهبری ایستاده است و رهبری به واسطه خنثی سازی توطئه هاشمی که توسط مجلس بر علیه احمدی نژاد تدارک دیده شده بود   باید از سَمت فلان شورا ی ناظر مورد سرزنش قرار گیرد (دوستان دقت می کنید!!) و هیچ سخنی و مقاله ای و اعتراضی نیز از سمت نیرو های حزب الله بیان نشود!!


 دیگر بس است  که حزب الهی ها با تأسی بر این افراد پرچم دار و پیش قراول  ، احمدی نژاد و چند شخص همراهش را به عنوان فتنه پیچیده تر از فتنه 88 ببینند و اینگونه باعث شوند فتنه 88  فراموش شود و به حاشیه رانده شود  (مخالف خواسته ولایت )  و در سایه این فراموشی و در حاشیه قرار گرفتن فتنه 88 ، این فتنه خطرناک جان دوباره ای بیابد و سپس با عنایاتی که از داخل شورا ی نگهبان صورت می گیرد و نیز  با خام شدن  حزب الهی ها در راستای  دشمن دیدن یک نیروی خودی و جان برکف   ، جبهه هاشمی بتواند اسب خود را برای فتنه ای پیچیده تر از 88 زین نماید.


 حزب الهی ها باید آنقدر روشن بشوند که ببینند چاره ا ی ندارند جزاینکه مسائل را  مستقل و با بصیرت رصد کنند و نگاهشان به اشارات ولایت باشد  و مسیر قبلی را که بسیار خطر ناک  می باشد را طی ننمایند همان مسیر تأسی بر پیشقراولان و پرچم داران ،  دوستان امروز اگر جایگاه دار و معروفی چرب و نرم دنیا او را گرفته باشد و بخواهد حتی قدمی در این مسیر بردارد  تا مهر رأس فتنه 88 بر پای او نخورد نمی تواند قدمی بردارد و لذا هوشیار باشید تا باعث نشوید آینده انقلاب  و سیستم ولایت فقیه واقعی را در این کشور با ابهام و سختی و خطرات سنگین مواجه نمایید و با ندیدن  عوامل مخفی که در جا های حساس مسلط شده اند و توانسته اند اعتماد ما را به عنوان  پیش قراول و پرچم دار جلب نمایند  وسپس با  القاء آنان باعث شویم جبهه تقویت کننده ولایت و خاک ریز ولایت را به عنوان ضد ولایت و ضد انقلاب و ضد اسلام و یهودی صفت و سحر شده و بزرگ ترین خطر تاریخ اسلام و انحرافی مورد تاخت و تاز قرار بدهیم و اینگونه میدان را برای تسلط نا اهلان بر سرنوشت کشورمان باز نماییم (بدونه اینکه حتی خودتان هم بفهمید چه کرده اید )


دوستان نکته مهم و بزرگی را به شما حزب الهی ها متذکر شوم دقت نمایید ما کسی را که بتواند در چهار سال دیگر رأی آور باشد نداریم و متوجه باشید که با درصد بسیار بالایی ملت به کسی که رأی نمی دهد در مرحله بعدی هم رأی نمی دهد و لذا دلتان را به نیرو ها ی مثلا" اصولگرایی که رأی نیاوردند خوش نکنید و همینطور به آن کسی که خود را ولایت مدار می نامید  همان کسی که  مشاهده شد در همه  میینگ ها ی انتخاباتیش در سال 92 دست اندکاران  هر متینگش   بر علیه جبهه احمدی نژاد برنامه ای را اجرا می نمودند و جبهه احمدی نژاد را در کنار فتنه 88  فریاد می زدند واعلام برائت می جستند!!!  و علی رغم ادعا ی ولایت مداری که این شخص از خود نشان داد ولی احمدی نژاد را قدرت طلب نامید!!!من نمی دانم ایشان پشتش به کجا گرم و محکم بود   که اینگونه راحت احمدی نژاد ی که توانسته بود تا آخرین لحظات مدال ایستادگی بر شعار های انقلاب را از رهبرمان دریافت کند را اینگونه مورد تاخ و تاز قرار میداد وحتی گفته بود اگر احمدی نژاد  من را تأیید و پشتیانی کند از او برائت!!! می جویم   (آیا ایشان قابل تأمل نمی باشد؟؟!!)


و لذا  بدانید چهار سال دیگر و نیز هشت سال بعدی با درصد بالا و وحشتناکی متعلق به جبهه هاشمی خواهد بود مگر اینکه احمد ی نژاد وارد میدان شود و همه معادلات را با نطق های زیرکانه و شخیصت بالایی که از خود بروز می دهد بر هم بزند همان کسی که با دعوت جناب روحانی به مناظره یک بار دیگر قدرت ویژه و چیره شونده اش را به نمایش گذاشت و خاطره مناظره با موسوی و نیز دانشگاه کلمبیا را در ذهن ها تداعی نمود.


دوستان حزب الهی در دانشگاه ها که تشکل ها ی مختلفی را اداره می نمایید بدانید اگر کلاهی که سرتان گذاشته اند و شما را نسبت به احمدی نژاد و جبهه او بدبین نمودند و برای پاسخ به نیازتان بدلی نیز برای شما تدارک دیدند تا محو شدن احمدی نژاد برای شما قابل تحمل باشد اگر هوشیار نشوید کلاه را  بیشتر در سرتان فرو می برند و لذا الان هجمه برده اند تا راه کاندیدا شدن احمدی نژاد را ببندند به این صورت که شکایت هایی که قطعا" برای هاشمی هم بوده است برا ی خاتمی هم بوده است برا ی رئیس مجلس نیز بوده است و برا ی رئیس قضاییه هم بوده است را تنها برای احمدی نژاد به جریان انداخته ان تا بتوانند از داخل آن حکم قضای را صادر نمایند تا بتوانند تأیید احمدی نژاد را در شورا ی نگهبان  غیر ممکن بنمایند و دوستان اینان فهمیده اند که عدم تأیید احمد ی نژاد در شورای نگهبان در حالت عادی و بدونه بهانه قضایی واکنش هزینه بر جبهه حزب الله را در پی خواهد داشت  و اگر دقت نمایید پرجم داران و پیش قراولان در سکوتی معنی دار بسر می برند


ان شا الله در آینده در مورد اختیارات عادی و معمولی  ولایت فقیه در نظام کشورمان با شما صحبت خواهم نمود که باید در مورد این قضیه نظرات بیان شود و حتی در پیشگاه رهبرمان نیز این خواسته نهایی شده  مطرح گردد و بدانید هرگز پرچم داران در این مورد نه نظری می دهند و نه تحرکی از خود نشان خواهند داد  دوستان باید نگذاریم جا های حساس نظام به گونه ای از دست رهبرمان خارج باشد که مثلا" ورود رهبرمان در مورد هجوم مجلس به احمد ی نژاد اینگونه با واکنش شورا ی نظارت بر رهبری  مواجه گردد.


دوستان فایل صوتی از دکتر مهدی کوچک زاده جدیدا" شنیدم و قابل تأمل است درمورد وضعیت وخیمی که در مورد دولت احمدی نژاد شکل دادند ،  توصیه می کنم گوش کنید و ببینید انقلاب گرفتار  چه افرادی شده است (ببینید