تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

تدارک حمله ای وسیع به منتقدین و نیز وبلاگ داران منتقد به حق آیت

بسم الله الرحمن الرحیم


دوستان به هوش باشید


تدارک حمله ای وسیع به منتقدین و نیز وبلاگ داران منتقد به حق آیت الله مصباح



دوستان امیدواریم که وزیر محترم اطلاعات که یکی از شاگردان و مریدان آیت الله مصباح می باشند به همراه دور و بریهای جناب  طائب  و هماهنگی با دفتر آیت الله مصباح به سمتی نروند (و یا اگر چنین تصمیمی گرفته اند از آن منصرف گردند)  تا منتقدان آیت الله مصباح را در تنگنا و فشار قرار بدهند و به عبارتی مورد  آزار و اذیت قرار بدهند تا از این طریق بتوانند آنها را ساکت کنند و برا ی شروع کار خود نیز تصمیم بگیرند بر خورد خود را با وبلاگ داران منتقد  سخنان آیت مصباح در سال 90  (سخنانی که منجر به نشانه روی آتش توپ خانه ها ی مؤثر بر  اجتماع   به سمت نیرو های خودی و غیر دشمن گردید) عملیاتی بکنند.


البته باز امیدواریم این دوستان  به سمت چنین تصمیمی نروند  زیرا این تحرک آنها مفهوم خطرناکی را در پی دارد


ببینید دوستان وقتی ولایت دغدغه ای را به کررات بیان می نمایند (درجمع مسئولان سپاه و .... در سال 90 )  و این دغدغه از سوی خواص و تأثیر گذارانِ در بدنه نظام مورد توجه قرار نمی گیرد طبیعی است که رهبر انقلاب به نیرو های حزب اللهی و وفادار به انقلاب و نظام (بسیجیان) ، پناه ببرند و از آنها بخواهند نگذارند این آتش باری که عده ای توپ خانه و خمپاره انداز های  خود را مدتی است به سمت خودی ها و به عبارتی غیر دشمن  نشانه برده اند ادامه پیدا نماید و این در خواست را در جمع بسیجیان استان خراسان شمالی مطرح بنمایند ( ببینید)  و لذا دوستان این در خواست ولایت از طرف بسیجیان ولایت مدار که با بصیرت چنین تنظیم اشتباه توپخانه ها و خمپاره انداز های مؤثر در اجتماع را به سمت خودی ها و غیر دشمن می بینند از خود واکنش نشان می دهند و سراپا در راه برطرف نمودن دغدغه ولی امرشان نائب امام زمان از خود واکنش نشان خواهند داد و با اعتراض و زیر سوال بردن بانیان این وضع سعی می نمایند چنین اشتباهی را متوقف نمایند.


نیرو های حزب اللهی بصیر متوجه شده اند   تا آیت الله مصباح نگویند و اعتراف نکنند که  بیان عبارت فراماسون (حتی با درصد بسیار اندک) و نیز بزرگ ترین خطر برای اسلام در طول تاریخ اسلام و عبارات دیگری که در این زمینه از سمتشان مطرح گردیده است اشتباه و نادرست  بوده است و همسو با دغدغه  ولایت سخنانی که باعث چنین تغییر آرایش توپخانه ها از سمت دشمن به سمت خودی ها و نیرو های غیر دشمن گردیده است را آیت الله مصباح پاک نکنند ، توقف آتش باری این توپخانه ها و خمپاره انداز ها به سمت نیرو های خودی و غیر دشمن ( نیرو هایی که  هرگز حنجره دشمن نیز  نشده اند تا شایسته شلیک گردند) غیر ممکن می باشد  و لذا بعد از پناه بردن رهبر انقلاب از این  وضع به سمت نیرو ها ی حزب اللهی بسیجی  کاملا" قابل پیش بینی می باشد که سیل انتقادات به سمت آیت الله مصباح سرازیر خواهدشد  و عاقبت چنین اعتراضاتی نیز قابل پیش بینی می باشد زیرا آیت الله مصباح با تحت فشار قرار گرفتن توسط  نیرو های حزب اللهی و بسیجی مجبور می شوند از سخنانی که باعث این وضعی شده است که برای ولایت دغدغه  سنگینی ایجاد نموده است عقب نشینی نمایند. لذا دوستان  دست هایی نمی خواهند این سخنان آیت الله مصباح پاک شود می خواهند باعث این همه تضاد و کشمکش و آتش باری به سمت خودی ها پا برجا باشد و اینجا می باشد که در اول سخنم بیان نمودم که امیدواریم وزیر اطلاعات و طائب با نیرو هایش به سمت چنین  تصمیمی نروند زیرا این تحرک آنها مفهوم خطرناکی در پی دارد


به عبارتی  این دوستان اگر بخواهند با ایجاد رعب و وحشت جلوی پی گیری عملی سخنان ولایت را از سمت نیرو های حزب الله یگیرند وارد فازی شده اند که  مفهوم خطرناکی در پی دارد.


من به وزیر محترم  اطلاعات و جناب  طائب و نیرو هایش و کسانی خاص در دفتر آیت الله مصباح می گویم شما اگر خدای ناکرده  به سمت چنین تصمیمی بروید باید بدانید نمی توانید در بین نیرو های حزب اللهی  که ریشه های  آنها آن رشادت ها را در جبهه ها از خود بروز دادند و تا تکه تکه شدن و منهدم شدن بدنشان پشتیبان ولایت بودند ، ترس و رعب و وحشت ایجاد نمایید بدانید سیل شجاعت و جان بر کفی در راه اجرای خواسته های ولایت هر ایجاد کننده رعب و وحشت را به عقب خواهد راند.


از دوستان حزب اللهی منتقد آیت الله مصباح می خواهم با شجاعت انتقاد ها ی خودتان را مطرح نمایید و مواظب باشید کسانی در کمین شما نشسته اند تا در هنگام  کوچک ترین عبارات توهین آمیزی  آن را  وسیله تبلیغ و جوسازی و بر خورد قرار بدهند و لذا در این زمینه مواظبت کافی داشته باشید و از هیچ چیز به خود خوف راه ندهید که ما تا بر طرف نمودن دغدغه ولایت نباید از پا بنشینیم.


توضیح :


البته این را اضافه نمایم که بهتر است انتقاد به آیت الله مصباح را که سخنانشان باعث وقایع آتش باری به سمت نیرو های خودی و به عباراتی غیر دشمن گردیده است را کنار بگذاریم تا اگر آتش ریزان می خواهند دست از این آتش باری بردارند دلیلی برای ادامه کار خود نداشته باشند البته اگر اینان بخواهند با تکیه و استناد بر سخنان آیت الله مصباح باز چنین وضعی را ادامه بدهند باید اعتراض به آیت الله مصباح ادامه پیدا نماید تا ایشان مجبور به اعتراف به اشتباه خود گردند و اینگونه دلیلی که آتش ریزان بر آن پا فشاری می نمایند از دستشان خارج شود و نتوانند بر سخنان کسی چون آیت الله مصباح تکیه ظاهری بنمایند.                                       



                                     

                                      آیکون نظرات در بالای مطلب می باشد





بیایید آتش توپخانه هایمان را از روی همدیگر برداریم و به سمت اسرا

بسم الله الرحمن الرحیم



بیایید آتش توپخانه هایمان را از روی همدیگر برداریم و به سمت اسرائیل و آمریکا بگیریم



خداوند نیاورد روزی را که رهبر این کشور چیزی به غیر از ولی فقیه  باشد


انسان وقتی نعمت هدایت های ولی فقیهی که مورد عنایات خاصه بقیه الله می باشد را می بیند خدای را شاکر می گردد که اینچنین موهبتی شامل حال  ملت ایران شده است که اینگونه سخنانی که برگرفته از روحی بصیر و وارسته می باشد و آمیخته با عنایات خاصه بقیه الله گردیده است در رأس امورات راهبردی کشورمان قرار می گیرد.


متاسفانه بیش از یک سالی است به دلایلی نیرو های انقلاب به جان هم افتاده اند و آتش توپخانه ای خود را به سمت یک دیگر تنظیم نموده اند  و به شدت به سمت همدیگر  آتش می ریزند.


این نیرو هایی که اسلام و انقلاب را قبول دارند آنچنان آتش بر روی همدیگر می ریزند که انگار بر روی اسرائیل و آمریکا آتش می ریزند


خوب اگر این وسط کسی راهبر نباشد کسی نباشد که علاوه بر پیشرو بودن بتواند  سخنان حکیمانه و واقعه گرایانه در این صحنه جنگ بیان کند ، چه اتفاقی برا ی اداره کشور و تأثیر گذاری نیرو های انقلاب در جهت پیشرفت و رفع معضلات کشور بوجود خواهد امد؟


واضح است عاقبت شومی در مقابل نیرو های انقلاب قرار می گیرد زیرا آنقدر آتش بر سر هم می ریختند   که نایی برای خود باقی نمی گذاشتند و احساس امنیت را در بین خود از بین برده  به  طوری که مدام در این احساس قرار  می گرفتند که در کیمن هم نشسته اند و اینگونه آرامش و احساس امنیت نسبت به همدیگر را از بین می بردند  و عاقبت با معضلاتی که در اجتماع رو به تزاید می گذاشت زمینه آشوب و بلوایی غیر قابل مهار در سطح کشور  شکل می گرفت.


و لذا به دوستان  توصیه می کنم بیایید آتش توپخانه خود را از روی همدیگر برداریم این توصیه آن رهبر فرزانه ای می باشد که سخنانش با عنایات خاصه بقیه الله آمیخته است (ببینید)


ایشان توصیه جدی دارند که ما خود را به نقطه ایده ال بصیرت برسانیم به عبارتی اینگونه نباشدکه دوست را دشمن ببینیم و بعضا" حتی بی بصیرتی را تا آنجا پیش ببریم که دشمن را دوست ببیننیم.


اگر دشمن را دست  ببینیم آتش توپخانه خود را از سمت  او بر می داریم و حتی کار خود را به جایی می رسانیم که آتش توپخانه خود را به سمت دوست می گیریم  خوب نتیجه این چه خواهد شد به دشمن سود می رسانیم و به دوست ضرر و در همان حین نیز خود را در بلاتکلیفی قرار می دهیم نمی دانیم ازجنس دوست هستیم یا از جنس دشمن نه این طرف جایگاه داریم و نه آن طرف ما را از خودش می بیند


دشمن زمانی  شما را می پذیرد که شما کامل در خدمت او در آیید  ، ولی هرگز شما را از خودش نخواهد دید زیرا سابقه آتشی که بر او ریخته اید را در خاطر خود دسته بندی نموده است و تنها شما را در حدی که در خدمتش باشید در کنار خود جای خواهد داد  به شما خدمت می نماید ولی هرگز شما را همانند  کسی که از خودشان می باشد  هرگز نخواهد پذیرفت!!  حتی اگر شما سنگین ترین ضربات را با فرمان و نقشه دشمن  به دوستان و خودی هایت وارد کنید و حتی اگر در ظواهر نیز کاملا" خود را شبیه دشمنت بکنید (روش ازدواجت ،  طریقه آداب عباداتت ،  روش ارتباطات مختلفت و ..... خلاصه همه چیزت را شبیه کنی) باز شما را از خودش به حساب نمی آورد تنها شما را در حد کسی که کامل در خدمت خواسته های او قرار دارید نگاه خواهد کرد البته برای اینکه چنین  فرصتی که شما در اختیار او قرار داده اید را از دست ندهد سرویس هایی را به شما ارائه خواهد داد آنهم  تا زمانی که شما برای او در حد کافی سود داشته باشید. شما باید جامعه دشمن را ایده ال ببینید و گرنه به عنوان عنصر مزاحم شناخته خواهید شد هرگر نمی توانید تغییری با ایجاد حزب و یا گروهی اصلاح گر در سر زمین دشمنت ایجاد نمایید هرگز این اجازه به شما داده نخواهد شد که به عنوان کاندیدا در انتخاباتی شرکت کنید.


و لذا کسانی که در سال 88 با سابقه مبارزه با آمریکا و اسرائیل از کشور گریختند بدونه تردید با حقایقی که بیان گردید مواجه می باشند و چیزی خارج از این برایشان قابل تصور نمی باشد و از این طرف هم بین انها و نیرو های انقلابی کشورمان یک مرز بندی جدی شکل گرفته است به طوری که رهبر انقلاب در سخنرانی درجمع بسیجیان خراسان شمالی  در مورد این افراد اینگونه بیان داشتند:


گاهى هست که یک نفرى در لباس خودى است، اما حنجرهى او سخن دشمن را تکرار میکند! خب، او را باید نصیحت کرد؛ اگر با نصیحت عمل نکرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف کند: خط فاصل. جدا میشویم. اگر بناست شما با همان احساساتى که رژیم صهیونیستى نسبت به جمهورى اسلامى دارد - ولو با یک ادبیات دیگرى - بخواهى در مقابل جمهورى اسلامى بایستى و حرف بزنى، خب با رژیم صهیونیستى چه فرقى دارى؟ اگر با همان منطقى که آمریکا در مقابل جمهورى اسلامى عمل میکند، شما بخواهى با آن منطق با جمهورى اسلامى تعامل کنى، خب شما با آمریکا فرقى ندارى.


متاسفانه در کنار این بی بصیرتی که عده ای از افراد با سابقه مبارزه گری با آمریکا و اسرائیل  از خود بروز دادند عده ای دیگر از عناصر با سابقه و با رزومه ای پر از همکاری با افراد ولایت مدار دست به تغییر آرایش توپخانه ای خود زده اند و با هر دلیلی که باشد ولی آتش توپخانه خود را به سمت خودی هدف گیری نموده اند و از سال 90 تا کنون این افراد  آتش توپخانه و خمپاره ای سنگینی به سمت نیرو های وفا دار به انقلاب و سیستم ولایت فقیه دراین کشور تدارک دیده اند  و به عبارتی دیگر با تغییر آرایش توپخانه خود فضا ی فتنه گونه ای را تدارک دیده اند به طوری که  با بی بصیرتی و با تغییر آرایش توپخانه خود به دشمن سود رسانده اند و به خودی ضرر و اگر این روش ادامه پیدا نماید نیرو های خودی دیگر آنها را از خود به حساب نمی آورند و در این راستا اگر ولایت شفاف تر سخن بگویند این افراد دیگر آن جایگاه قبلی را در کنار خودی ها از دست خواهند داد و همیشه خودی ها با احتیاط و با ملاحظه با آنها بر خورد خواهند نمود در مورد این افراد که  بر روی دشمن شناسی غلظت بخرج می دهند به صورتی که به خاطر اختلاف دیدگاه ها ولو عمیق نیرو یی  و نیرو هایی که انقلاب و نظام را  قبول دارند را به عنوان دشمن  ، شناسایی می نمایند و آتش توپخانه خود را به سمت آنان نشانه روی می نمایند. ولایت در مورد این افراد تعبیر خوبی بکار نبرده اند و باید این افراد به خود آیند ، ببینید:


... اما یک وقت هست که نه، اینجورى نیست. ممکن است اختلافات، اختلافات عمیقى هم باشد، اختلافات بزرگى هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه کند؛ دشمن حساب دیگرى دارد، غیردشمن حساب دیگرى دارد. خط درگیرى با دشمن را باید ترسیم کرد، مشخص کرد؛ این بصیرت میخواهد. بصیرتى که ما عرض میکنیم، این است.
 یک عدهاى از آن طرف مىافتند، یک عدهاى از این طرف مىافتند. یک عدهاى با دشمن هم معاملهى دوست میکنند، فریاد دشمن را هم نمیشناسند، چون از حنجرهى دیگرى در مىآید؛ یک عده هم از این طرف،هر کسى که اندک اختلاف سلیقهاى با آنها دارد، به حساب دشمن میگذارند! بصیرت، آن خط وسط است؛ آن خط درست است.


دوستان خط وسط یعنی نه معامله یک دوست را با دشمن بکنی و نه اینکه معامله دشمن را با یک غیر دشمن بکنی


و لذا ما از کسانی که رئیس جمهور و تیم همراهش را ازفاصله دور به گونه ای که دیده نمی شوند با  آتش توپخانه  (رسانه های خبری بزرگ و تریبون های بزرگ و زیر لوای عنوان ها و معروفیت های بزرگ   ) و آتش خمپاره (رسانه های خبری کوچک و تریبون های کوچک وزیر لوای عنوان ها و معروفیت های کوچک  )  مورد آتش باری قرار می دهند می خواهیم دست از این بی بصیرتی بردارند این دوستان در اصل با کسانی که معامله دوست با دشمن می کنند دو روی یک سکه می باشد و آن سکه بی بصیرتی می باشد به عبارتی آنها به خاطر کوری از آن طرف افتاده اند و شما نیز به خاطر کوری از طرف دیگر افتاده اید



جالب است که این وسط چاره ای نداشته اند که در جمع شان عده ای آبرو گرو بگذارند و مسئولیت آتش باری را بعهده بگیرند و لذا مجبور شده اند یکی دو نفر از جایگاه و تریبون قدرت مند نماز جمعه  شهر های ....و آن دیگری را ازمرکز  موسسه آموزشی و تحقیاتی ...و تریبون مطرح  آن  وارد فاز بر عهده گرفتن مسئولیت این آتش باری بنمایند و در اصل این سه نفر قربانیان آینده این آتش باری خواهند بود  زیرا اینان چنین ریسکی را پذیرفته اند تا چنین آتش باری به نام  جایی ثبت شود (به نام خودشان) و لذا با شفاف شدن مواضع ولایت و گذر زمان و اثبات پوچی ادعا ها و اشتباه در دشمن شناسی که انجام شده است  ، دربین ملت ایران به عنوان عناصری بی بصیرت  ، در رده عناصر بی بصیرتی که در فتنه 88 از آن طرف افتاده اند دسته بند ی خواهند شد منتهی آنان را از آنطرف میدان بصیرت افتاده می بینند و اینان را از این طرف میدان بصیرت افتاده می بینند.!



امیدواریم این افراد سخن  و تذکر مردی که از وارستگی بالایی بر خوردار می باشد و با دیگاه بلندی که نسبت به   مسائل دارند و چشمه بصیرت پُر جوششی را از شخصیت عملی خود جاری ساخته است   و سخنانشان  آمیخته با عنایات بقیه الله می باشد را جدی بگیرند و دست از این همه آتش باری بر روی غیر دشمن بردارند و به بی بصیرتی خود پایان دهند تا اینگونه دوستانی که انرژی خود را برای خنثی سازی آتش باری شما صرف می نمایند  وظیفه ای برای خود در این زمینه نبینند و برایند انرژی هایی که دراین آتش باری صرف می شود به سمت اهداف متعالی انقلاب هزینه گردد.



                                         آیکون نظرات بالای مطلب  می باشد




پیشروی گام به گام عوامل هاشمی برای کشیدن ترمز فعالیت های رئیس جم

بسم الله الرحمن الرحیم



پیشروی گام به گام عوامل هاشمی برای کشیدن ترمز فعالیت های رئیس جمهور



علامه مصباح  در جواب  دبیر سیاسی هفته نامه ی موسسه امام قم که فرار مهدی هاشمی را شبیه فرار بنی صدر تشبیه می نماید و پیشبینی می کند باید انتظار اقدامات فتنه سبز با ترور و تحرکات مصلحانه داشته باشیم  و  مصباح در جواب او می گویند:


« ... نیازی به این کارها ندارد ! چون در تمام مراکز حساس نظام نفوذ داشته و هنوز قدرت دستش می باشد ، ترور مال کسی است که دستش از همه چیز کوتاه شده باشد !!! » (ببینید)


هرچند  علامه مصباح  نا خود آگاه به سود هاشمی مواضعی نادرستی اتخاذ نمودند  ولی سخن او اشاره به واقعیتی تلخ دارد که می بینیم عده ای خواسته هاشمی را برای زیر سئوال بردن دکتر احمدی نژاد و به تبع آن بی لیاقت و بی کفایت نشان دادن رئیس جمهور در اداره کشور  پی گیر هستند و ما این نقش را در مجلس و در برخور متضادگونه قوه قضاییه با کسانی که در فضای رسانه ها و بخصوص در فضای سایبر  ،  احمدی نژاد را تخریب سنگین می نمایند و از آنطرف نیز  مقاومت ها و دفاع هایی که درمقابل این تخریب ها صورت می گیرد و نیز برخورد هایی که از طرف مدعیان ولایت در سپاه بخصوص از طریق رسانه های مربوط به سپاه چون جوان و فارس نیوز  و تا حدی این روند در سپاه پیش می رود که از سمت  سپاه شنیده می شود بزرگ ترین دست آورد سال 90 آنها (سال جهاد اقتصادی!) مبارزه با طرفداران احمدی نژاد (جریان انحرافی ، اصطلاحی که توسط هاشمی گرا داده شد) می باشد(برای جلو گیری از ورود آنها به مجلس)  و جدیدا" می بینیم عده ای از امام حمعه ها نیز در بحث گرانی ها در حرکتی هماهنگ دولت را شدیدا" با عبارت بی تدبیر مورد تخریب قرار می دهند و عامل اصلی گرانی ها و وضعیت رو به صعود ارز را به عنوان بی تدبیری دولت  در جایگاه نماز جمعه ها فریاد می زنند ولی نمی گویند که عوامل مخفی  هاشمی که در جا یگاه های حساس نظام بیش از یک سال دولت را  به نیابت از هاشمی  با عبارت جریان انحرافی مورد تخریب فوق سنگین و تضعیف قرار دادند ما با سکوتمان  تخریب کنندگان را یاری  نمودیم و الان  دولتی که سهمیه بندی بنزین و اجرای یارانها را از اول انقلاب تا کنون در کارنامه خود دارد را به بی تدبیری مورد اتهام  و تخریب سنگین قرار می دهیم 



این وضعی که در مقابل خود می بینیم  سخنان علامه مصباح را کاملا" مورد تأیید قرار می دهد و می بینیم برا ی انتقام گیری از خادم ملت و کسی که روند اثبات عدم کارایی سیستم ولایت فقیه را ترمز کشید و جریان را برعکس نمود  ترور و تحرکات مسلحانه به شکل دیگری عملیاتی می شود و متاسفانه عوامل این عملیات به خاطر قرار گیری در جایگاه های حساس  نظام  ، ملت را مجبور نموده اند به خاطر جایگاه ها فعلا" صبر و تحمل را در پیش بگیرند ولی این سئوال همچنان برای ملت باقی می ماند که چگونه می توان این افراد را که از یک سال پیش به نیابت از طرف هاشمی پروژه و خواسته او را به شکل بسیار مرموز و فوق پیچیده ( به عبارتی با ابزار نفاق فوق پیچیده ) اجرایی و عملیاتی نموده اند را از بدنه نظام خارج نمود و امنیتی مورد لزوم را به انقلاب و حرکت رو به رشد آن اعمال نمایند تا  اینگونه شاهد نباشیم که افرادی که کاملا" تأکید می کنم کاملا" در نقش یک انقلابی و اسلام گرای واقعی ظاهر می شوند ولی به راحتی با حمله و یا سکوت خود کسی را که به قول رهبر انقلاب شعار های انقلاب را زنده نمود(ببینید) و انقلاب را در ریل خودش قرار داد خواسته هاشمی را به صورت مخفی جنبه عملی و عملیاتی بدهند و به قول علامه مصباح نیازی به ترور و تحرکات مسلحانه بعد از فرار مهدی هاشمی لازم نباشد و آنقدر این تخریب (تخریبات ترور گونه و ...) مؤثر واقع بشود که باخیال راحت پسرش مهدی هاشمی را تقدیم دادگاه بنماید و این جایگاه برای او به صورت غیر مستقیم شکل گرفته باشد که تحرکات سازماندهی شده خیابانی او در سال 88   بر علیه احمدی نژاد و تیمش که فرماسون و بزرگ ترین خطر برای اسلام  در طول تاریخ اسلام می باشند !!!  و جریان انجرافی !!! شناسایی شده اند نه این اینکه بر علیه نظام و اسلام در ذهن ها نقش نبندد بلکه به عنوان درک بالا و تحرکی عمیقا" مثبت  در ذهن ها جا سازی شود.


به راستی نظام چگونه می تواند از دست عوامل هاشمی که به قول  علامه مصباح در نقاط حساس نظام قرار دارند و ما دیدیم که با ظاهری کاملا" انقلابی و اسلامی گری ظاهر شده اند ، خلاص شود.





                                         آیکون نظرات بالای مطلب می باشد





شریعتمداری مورد مکر خداوند قرار گرفت

بسم الله الرحمن الرحیم


شریعتمداری مورد مکر خداوند قرار گرفت


یادم است مقاله ای تکان دهنده  مطالعه می کردم نویسنده بیان نموده بود دست پیامبر خدا و ائمه اطهار و در کنار آن ولی فقیه جامع الشرایط (همچون امام خمینی و امام خامنه ای ) در مقابل   کسانی که با زیرکی باعث آزار و اذیت آنها می شوند به گونه ای که رفتار آزاد دهنده آنها به راحتی قابل تشخیص نمی باشد بسته است و نمی توانند بر خورد سختی با این افراد بنمایند و یا از خود دفاع کنند و درمقابل رفتار آن افراد همچون دیگران واکنش نشان بدهند و تنها باید صبر پیشه نمایند ولی  خداوند به واسطه اینکه دست پیامبر و امامان معصوم و درکنار آن ولی فقیه جامع الشرایط  بسته است خود بدونه اینکه توبه  افراد سیاس و آزار دهنده  را بپذیرد در مقابل آنان واکنش نشان می دهد و انتقام سختی از آنها می گیرد و خود شخصا" انتقام چنین رفتاری را از آنان می ستاند.  


دوستان سرنوشت حسین شریعتمداری درس عبرتی می باشد و نشان از دفاع خداوند از آزاری می باشد که شریعت مداری و امثال شریعتمداری بر رهبر انقلاب وارد نمودند آنهم به صورتی که این نافرمانی برا ی آحاد ملت به راحتی قابل تشخیص نمی باشد.


ببینید ایشان  و امثال ایشان آمدند سال 90 را که سال جهاد اقتصادی بود (کلمه جهاد مفهوم خاصی دارد و لذا وظیفه سنگینی برعهده می گذارد ) با التهاب سنگینی مواجه ساختند و   شمشیر بر علیه جایی کشیدند که نُک عملیات جهاد اقتصادی سال 90 قرار گرفته بود(احمدی نژاد و تیم همراهش) و علی رغم اینکه رهبر بزرگوار کشورمان چنین رفتار هایی را با بیانات مختلف مورد اعتراض قرار دادند ولی اینان به گونه ای که از طرف ملت زیر سئوال نروند با زیر پا گذاشتن سخنان و مواضع ولایت آزار سنگینی بر رهبر بزرگوارمان وارد نمودند و دیدیم که ایشان بر خوردی که در حالت عادی  افراد در مقابل سرپیچی از فرمانشان انجام می دهند را انجام ندادند و لب به سکوت طولانی بستند و خدا می داند چه سختی و آزاری متوجه ایشان گردید و این آقایان با احساس خاطری آرام به ادامه مسیر التهاب سازی خود ادامه دادند و علی رغم اینکه رهبر بزرگوارمان در تاریخ 91/6/2 آن سخنان و مواضع خود را  در مورد دولت شفاف تر بیان نمودند ولی اینان باز به مسیر پر از تنش و التهاب و جنجال سازی خود ادامه دادند و قطعا" خود را به نقطه انتقام الهی رساندند و خدواند با قدرت الهی خود وضعیتی برای ایشان پدید آورد که اگر سکوت می کرد قابل بخشش نبود اگر  سخن می گفت و بیان می کرد این کاریکاتوری که پیامبر عزیز و بلند مرتبه حضرت یوسف (ع) را مورد نشانه قرار داده است همچون کاریکاتور های دیگری می باشد که در مورد پیامبران به تصویر کشیده می شود صحنه ای ناجور و دهشتناکی برای او شکل می گرفت اگر باز هم توجیهی بر آن ارائه می داد و اصل توهین را رد می نمود باز جای اعتراض سنگین باز می شود که شما به چه دلیل این توهین را اینگونه توجیه می کنید و این جرأت و  جسارت را به خود می دهید که بر این توهین توجیه و دلایل به ظاهر  منطقی اقامه بنمایید که ایشان ناچار شده اند حالت سوم را با حالتی نزار و درمانده انتخاب نمایند که این بیشتر او را زیر سئوال می برد که مثلا" تو که هستی که به خود جرأت داده ای با شعور ملت بازی کنی و کاریکاتوری که  توهین آمیز بودن آن برا ی هر عقل معمولی قابل فهم می باشد را به عنوان کج سلیقه گی بیان می کنید و از قوه قضاییه می خواهند که اجازه ندهد کسان دیگری نیز  جرأت نمایند و چنین وضعی را بوجود آورند آنهم درکشور ایران اسلامی   و بعد به اقامه دلیل و توجیه بنشینند.


قطعا" این رفتار و این نتیجه ای که در مورد شریعتمداری شکل گرفت نوبت به نوبت شامل هر آنکس که به طریقی آتش بر  این التهابات از سال 90 تا کنون  افزوده است خواهد گردید حال آن افراد در مجلس باشند خواه در حوزه باشند خواه در موسسه آموزشی  امام خمینی باشند خواه رئیس آن باشند خواه در سپاه باشند و خواه رئیس آن باشد خواه در قوه قضاییه باشند ....  فرقی نمی کند نوبت به نوبت مورد انتقام بدونه پذیرش توبه  از طرف خداوند قهار و حکیم قرار خواهند گرفت و در این جای هیچگونه تردیدی وجود ندارد.



واکنش سازنده فیلم حضرت یوسف به چنین کاریکاتوری: (ببینید)



                                         آیکون نظرات بالای مطلب می باشد





چه کسانی در دولت به امثال قدیانی اعتماد می نمایند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم


چه کسانی در دولت به امثال قدیانی اعتماد می نمایند؟!


توصیه ای دوستانه می کنم به کسانی که به انحاء مختلف یا با دولت در ارتباط می باشند و یا جزو کسانی می باشند که با وبلاگ ها و یا وبلاگ های سایت مانند  خود در مقابل همسویی افراد معروف داخلی که همسو با استکبار جهانی در جهت تخریب دولت  انقلابی که ارزش های انقلاب را زنده نمود حرکت می نمایند ، کمر به دفاع از احمدی نژاد در فضای سایبر بسته اند:


دوستان ببینید اعتماد به امثال حسین قدیانی به گونه ای که بیایند و هزینه ملت را صرف آنها بنمایند و به آمریکا در نشست سران کشور ها در سازمان بین الملل ببرند در جهت اینکه گزارشی را از این سفر به استحضار ملت برسانند  جای تعمق و درس عبرت گرفتن دارد ببینید ایشان مأمور شده است و با هزینه ای که در جهت این مأموریت برای او لحاظ نموده اند به نیویورک  برود تا مثلا" گزارشی را تهیه نماید ،   خوب نتیجه چه شده است.


گزارشی که ایشان در سایتش نصب می نماید تنها نتیجه ای جز سردرگم نمودن ملت و خوانندگان در پی ندارد  در این مطلب قبل از اینکه سخنانی از تحت تأثیر قرار گرفتن  افراد حاضر در سازمان بین الملل از سخنان احمدی نژاد بیان بکند  و جایگاه ویژه ای که برای احمدی نژاد و سخنانش در بین حاضران  در سازمان بین الملل بوحود آمده است به سخن بنشیند  ، می آید تا انگ همکاری با دولت را که عده ای به او زده اند پاک کند!!! و اینگونه به صورت ناشیانه در اول گزارش خود  دست به تخریب دولت می زند و خبرنگاری که خود را به گستاخی و بی ادبی نسبت به رئیس جمهور  آنهم در مقابل رسانه های خارجی آلوده نموده است  را به عنوان خبرنگاری مظلوم یاد می کند و خلاصه تا می تواند سعی می نماید خود را اینگونه تطهیر نماید و بعد شروع به بیان گزارش خود می نماید  ایشان می توانست  در مطلبی جداگانه این اعتراض (به عبارتی تخریب ) را نصب نماید تا خواننده دچار این سردرگمی نشود که  آیا این رئیس جمهور انسان برجسته ای می باشد یا نه انسانی غیر منصف و غیر قابل اعتماد می باشد( ببینید )


و لذا من از دوستانمان چه آنها که مرتبط با دولت می باشند و چه آنانی که در وبلاگ های خود کمر به دفاع از دولت مظلوم  بسته اند می خواهم که به نکته ای توجه نمایند :


امروز ما با افرادی معروف و حتی صاحب قلم و صاحب تجربه و صاحب عنوان مواجه هستیم که از غربال ولایت مداری عبور نموده اند  عده ای از اینان  یا مصباح مدار شده اند و خود را در مقابل مصباح عددی نمی بینند و تنها ولایت ولایت نمودنشان کاربرد ابزاری پیدا نموده است و عده ای دیگر  با دست های پشت پرده در مورد منافع بیشتر و تشکیل هرم قدرت موروثی به توافق رسیده اند و ولایت ولایت نمودن آنها همچون سخنانی است که هاشمی در مورد ولایت مداری بیان می نماید ولی همچنان سخنان خود در نماز جمعه تهران را راهگشا می بیند.


لذا دوستان خوب ،   به این افراد اعتماد نکنید و این افراد را به هر دلیلی  درکنار خود مورد بهره برداری قرار ندهید تأکید  می کنم   به هر دلیلی این افراد را در کنار خود مورد بهره برداری قرار ندهید تجربه های مختلفی چه در تهران و چه در اصفهان بوجود امد مبنی بر اینکه  کسانی که حتی وارد تخریب سنگین دولت نشده اند ولی در این وانفسای تخریب که در دو گروه مدعی ولایت مداری که در بالا ذکر گردید  همسو با خواسته  شیمون پرز و استکبار جهانی احمدی نژاد را جریان انحرافی نامیدند  ، راه سکوت را در پیش گرفتند قابل اعتماد نیستند و اینان بعد از اینکه از شما سوء استفاده نمودند و توسط شما در سطح شهر بیشتر مطرح گردیدند و یا به سفری پر هزینه و تماشایی نائل شدند خنجر خود را با موضع گیری و  بعضا" همانند انتخابات مجلس با تکذیب مواردی خاص  از پشت بر شما فرو می کنند که این رفتار غیر انسانی تنها  از سقوط کردگان از غربال الهی در  آخر و زمان بر می آید.


و لذا دوستان آنان که از غربال افتاده اند و سخنان ولایت را در این یکی دوساله  اخیر در مورد عدم  اصلی نمودن فرعیات نشنیده می گیرند  و برا ی تأییدات  مختلف  دولت که ولایت  با بیانات  مختلف بیان  نموده اند هیچ ارزشی قائل نمی شوند  و حتی هشدار ولایت را مبنی بر اینکه  چنین سبک تخریبی را توسط تخریب کنندکان انحراف از انقلاب و  انحراف از  سخنان امام خمینی بیان نمودند  هیچ توجهی نمی کنند و به راه غیر الهی و کاملا" اشتباه خود ادامه می دهند و در عمل ارزشی برا ی ولایت قائل نمی شوند ولی خود را وامدار فلان شخص معروف و یا وامدار مافیای قدرت پشت پرده می بینند  هیچ  جای اعتمادی  برای خود برجای نگذاشته اند و دوستان تردید نکنید که از غربال افتادن و اینگونه سخنان نائب امام زمان را ندید گرفتن و همسو با شیمون پرز (از سرکرده های اسرائیل) و در حالت کلی استکبار جهانی دست به منحرف نامیدن کسی زدن  که به یاری ولایت بلند  شد و نام ایران و نام محمد مصطفی  روحی له الفدا و نام فرزندش آن قطب عالم امکان مهدی صاحب الزمان  و بسیار مطالب الهی دیگر را در سطح بین الملل زنده نمود چیز کوچکی نیست اینها علتی دارد که دچار چنین سقوط دلخراشی می شوند علت هایی که شما از آنها گزیده می شوید.


البته نمی خواهم بگوییم با اینها مسیر دشمنی و معاند شدن را در پیش بگیرید بلکه آنها برادران انقلابی و دینی ما می باشند که به دلایل مختلف از ولایت پذیری عملی پایینی بر خوردار می باشند ( که البته بسیار این ایرادشان نامطلوب می باشد و جالب است که دانسته و یا ندانسته خود را بسیار ولایت پذیر معرفی می نمایند) ولی بدانید نباید از حدی بیشتر  به آنها اعتماد نمود زیرا تجربه این را اثبات نموده است. 


با مطلب زیر به روز شده ام:


پیشروی گام به گام عوامل هاشمی برای کشیدن ترمز فعالیت های رئیس جمهور(ببینید)




                                           آیکون نطرات بالای مطلب می باشد