تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

تکامل در مسیر ظهور ( سیاسی )

دوستان ظواهر امر و روند اتفاقات فریاد نزدیک بودن ظهور را سر داده است به هوش باشیم غافلگیر نشویم

کسی به غیر از مشایی را نیافته اند که عزمی بزرگ برای ادامه موج گس


بسم الله الرحمن الرحیم


کسی به غیر از مشایی را نیافته اند که عزمی بزرگ برای ادامه موج گسترش عدالت طلبی احمدی نژاد داشته باشد



شاید بعضی از مراجعه کنندگان به مقتضای سن شان به یاد نداشته باشند که تا قبل از سال 84 در بین مردم رواج یافته بود که کشور در دست هاشمی می باشد و اصطلاح اکبر شاه را برا ی هاشمی بکار می بردند و عمدتا" عده ای از مردم نسبت به مسؤلین بد بینی خطرناکی پیدا نموده بودند و مسئولین  را به عنوان کسانی که نگاه و بر خورد ناپاکی نسبت به بیت المال دارند می دیدند و هر کدام نیز تعداد زیادی از سخنانی که در مورد بعضی از مسئولین دهان به دهان می گشت را بیان می نمودند 



بعد از ورود احمدی نژاد به منطقه ممنوعه  اصطلاح اکبر شاه و بیان این سخن که کشور دست هاشمی می باشد از دهان عده ای از ملت خارج گشت و دیگر شاهد بی اعتمادی خطرناک عده ای از  ملت نسبت به دولتمردان نبودیم.



بعد از انتخابات 88 عده ای از افرادی که ادعای ولایت مداری می نمایند و در ظاهر بسیار موجه و حتی دارای اعتبار و جایگاه های خاصی در بین ملت می باشند و به طور کلی   عده ای از کسانی  که در قسمت های مختلف نظام حضور گروهی و حزبی و .. پیدا نموده اند  و در دوران تصدی  و تسلط هاشمی بر اوضای این کشور ( که تقریبا" استارت این ماجرا از اول انقلاب زده شده است)  جلوی آنها سفره بیت المال با بی عدالتی گسترانده شده است  از اتفاقی که برا ی هاشمی در 9 دی سال 88 افتاد درس عبرت بزرگی گرفتند و کمر بستند تا جلوی ادامه یافتن موج  عدالت طلبی احمدی نژاد را بگیرند.



دوستان دقت نمایید اگر عده ای دور  کسی  جمع نشوند و به فعالیتهای مختلف نپردازند  آیا آن شخص  می توانید برای خود جزیره  قدرتی شکل بدهد؟ مشخص است نمی تواند در اجتماع برای خود جزیره قدرتی شکل بدهد حال اگر هزینه و پولی نباشد که سرازیر جیب های افراد جمع شده ،  بنماید آیا آن افراد اطراف  آن شخص جمع خواهند شد؟ مشخص است که جمع نخواهند شد و لذا این سفره  های بیت المال  باعث گردیده است  جزایر قدرتی شکل بگیرد که چه صاحبان جزایر قدرت و چه افرادی که دور آن صاحبان جمع شده اند و بر سر سفره بیت المالی که جلوی آن صاحب قدرت پهن گشته است نشسته اند  از بر چیده شدن چنین سفره های بیت المالی که با عدالت ناسازگار می باشد به وحشت افتاده اند و آن صاحب قدرت حاضر نیست چنین جزیره قدرتی را از دست بدهد و هم آن افراد نشانده شده در اطراف هر سفره ای راضی نیستند که چنین سفره ای بر چیده شود و جلوی بر خورداری و رفاه و  ثروتمند تر شدن آنها  گرفته شود.



باز بر می گردم به بحث ،  بعد از  9 دی  سال 88 این کسانی که سفره های بیت المال در دوران هاشمی جلوی آنها گسترانده شده بود دیدند  احمدی نژاد کاری نموده است که هاشمی با آن جایگاهی که داشت و به عنوان ستونی از انقلاب در اذهان جا سازی شده بود کارش به جایی رسید که ملت به صورت یک پارچه در 9 دی در سراسر ایران شعار مرگ بر هاشمی سر دادند. و لذا اینان  از عدالت طلبی احمدی نژاد احساس خطر نمودند و آینده  جزیره قدرتی که برای خود به واسطه سفره بیت المال  به راه انداخته اند  را به خطر دیدند و مطمئن بودند که احمدی نژاد در  اختصاص دادن بیت المال به افراد   ، بدونه تعارف و مماشات و بدونه در نظر گرفتن عنوان ها و جایگاه ها و تیپ لباس ها با عدالت با آنها سخن می گوید و با عدالت با آنها بر خورد می نماید  و لذا کمر به جلو گیری از ادامه چنین مسیر و راهی نمودند که مطئن بودند احمدی نژاد و راه او می خواهد حاضران در بدنه نظام را تبدیل به نوکرانی برا ی ملت نماید و تقسیم بیت المال  در بین حاضران در بدنه نظام را  به سمت عدالت سوق خواهد داد. 



این افراد  دقت  نمودند و متوجه شدند بعد از دوره 8 ساله احمدی نژاد  کسی  از افراد مطرح و معروف  توانایی و انگیزه لازم برا ی ادامه چنین موج عدالت گستری را ندارند و لذا متوجه حلقه اطراف احمدی نژاد شدند و احتمال ادامه این موج را از طرف شخصی  از درون این حلقه تشخیص دادند و در بین این حلقه که شامل جوانفکر ، بقایی و مشایی می باشد مشایی را تواناتر یافتند و مطمئن هم بودند که احمدی نژاد این موجی که به راه انداخته است را رها نخواهد نمود و تا گسترش عدالت و اطمینان از مستهلک شدن جزایر قدرت ( بواسطه سفره های بیت المالی که با بی عدالتی پهن گشته)  از پای نخواهد نشست.



  این افراد تنها راه جلوگیری از ادامه موج احمدی نژاد را مسموم نمودن اذهان ملت نسبت به آن شخصی  دیدند شخصی  که احمدی نژاد می خواهد موج عدالت گستریش را در راه رفاه ملت و حذف جزایر قدرت غیر عادلانه  از طریق او ادامه دهد   و لذا این افراد چه هماهنگ و چه غیر هماهنگ حیات جزیره قدرت خود را در مسموم نمودن اذهان ملت نسبت به احمدی نژاد و آن شخص ( مشایی)  دیدند و هر کدام از این صاحبان جزایر قدرت ،  افرادی را که بر سر سفره بیت المال نشانده اند را در این راه به خدمت گرفتند و سعی نمودند با تمرکز بر روی رفتار ها و سخنان آن شخص ( و به مرور خود احمد ی نژاد نیز) سعی نمودند با بریده گزینی از سخنان آن شخص و تفاسیر نا بجا  و خطرناک از سخنان آن شخص ( و جدیدا" بصورت شدید در مورد احمد ی نژاد نیز) و بعضا" دروغ پردازی هایی که از برادر خود احمدی نژاد( داوود احمد ی نژاد ) نیز در این زمنیه سوء استفاده می نمایند  ، پروژه هراس از احمدی نژاد و  آن شخص ( مشایی ) را کلید زدند البته این تصور شکل گرفته است  که اطرافیان  این صاحبان جزایر قدرت ، این صاحبان جزایر را  با اطلاعات غلط  در مورد احمدی نژاد و حلقه اطراف او خام  نموده اند ولی باید بگویم این صاحبان جزایر قدرت احساس خطر نموده اند و اطرافیان را در این مسیر بسیج نموده اند و آن اطرافیان  نیز .... ،  شاید دوستان  شما کسی را  بشناسید و او یکی از افرادی باشد که او را بر  سر یکی از این سفره های بیت المال  نشانده باشند ولی شما اصلا" اطلاع نداشته  و  خبری از اموال و بر خوردار ی های او  نداشته باشیدحتی ممکن است با  آن شخص  دوستی هم داشته باشید ولی  او چنین امری را از شما مخفی نماید.



لذا دوستان چه صاحبان جزایر قدرت و چه کسانی را که این صاجبان جزایر در اطراف سفره  بیت المال نشانده اند احساس خطر نموده اند و شما تردید نکنید هر کدام از معروفین و افراد حاضر در بدنه نظام  که سعی می نماید  اذهان ملت را با عبارت جریان انحرافی نسبت به احمدی نژاد و تیم همراهش مسموم نماید یکی از کسانی می باشد که جلوی او سفره ای از بیت المال گسترانده اند و او احساس خطر نموده است  و از عاقبت هاشمی درس عبرت گرفته است و لذا....



امیدواریم راه احمدی نژاد با پشتیبانی ملت ادامه پیدا نماید و بر کات جمع شدن این سفره های بیت المال که با بی عدالتی جلوی عده زیادی گسترانیده شده است در جیب ملت و در بر خورداری ملت و در رفاه ملت خود را نشان بدهد.



قطعا" ادامه موج احمدی نژاد هیچ سفره ای  از بیت المال را که جلوی افراد خاص پهن شده است را بی نصیب نخواهد گذاشت و عدالت را در مورد آن اجرا خواهد نمود و  در صورت استقامت  صاحبات جزایر قدرت  ، ملت را آگاه نسبت به چنین استقامتی خواهد نمود تا ملت جلوی استقامت او را بگیرند.



 مطلب مرتبط :


اختیارات  ولایت را افزایش دهید نه اینکه کاهش بدهید




                                   آیکون نظرات در بالای مطلب می باشد







اختیارات ولایت را افزایش دهید نه اینکه کاهش بدهید


بسم الله الرحمن الرحیم



اختیارات  ولایت را افزایش دهید نه اینکه کاهش بدهید



در کشوری که انقلابی در آن شکل گرفته است و ملتی مسلمان و آزاده پای انقلاب خود از جان و مال و آبرو و آزادی خود گذشته اند نبایستی تقسیم قدرت و اختیارات قسمت های مختلف نظام تحت تأثیر منافع حزبی و گروهی باشد و یا مورد سوء استفاده در راستای منافع حزبی و گروهی قرار بگیرد  به خصوص که جنین  نادرستی هایی در قسمت هایی از نظام قادر است  تاوان سنگینی را برای آرمان های انقلاب و منافع ملت بر جا  بگذارد.


ما بعد از سی و خورده ای از گذشت انقلاب به عینه می بینیم که در کشور ما جزایز قدرتی شکل گرفته است بطوری که نقطه و مرکزی  نیست که به صورت منسجم و هماهنگ آنها را کنترل نماید و هماهنگی لازم را بین مجموعه های مختلفی از نظام بوجود آورد و گوییا  افرادی که بر مجموعه های مختلف نظام سیطره گروهی یافته اند خوش ندارند چنین قطب های قدرت ،  تحت مدیره ملموس تری توسط یک نقطه قرار  بگیرند تا اینگونه منافعی که بواسطه  این جزایر قدرت سرازیر به سمت  اداره کنندگان  قسمت های مختلف نظام گشته است مورد خدشه قرار بگیرد و همچنان  آن آزادی عملی که پتانسیل بالایی در رسیدن این افراد به اهداف مختلفی برای آنها شکل داده است برایشان محفوظ بافی بماند. 


این افراد  با عنوان  دلسوزی برای استقلال قسمت های مختلف نظام  مبنی اینکه کارایی آنها پایین می آید  توانسته اند جلوی فهم  افکار عمومی را بگیرند تا  این خواسته در ملت شکل نگیرد و  ملت متوجه نشوند که کنترل ملموس تر و عملی تر  چنین قطب های قدرتی که در قسمت های مختلف نظام شکل گرفته است و نیز  وجود نقطه ای در جهت هماهنگی بین این  قطب های قدرت امری حیاتی و ضروری می باشد و این افراد به واسطه جایگاه گفتمانی که در  مورد انقلاب و اسلام و عملکرد های خدماتی  انقلابی خود  در بین مردم پیدا نموده اند توانسته اند خواسته خود را مبنی حفظ جزیره قدرتی که به آن دسترسی پیدا نموده اند  را از دید ملت ایران پنهان نگه بدارند.


حال آیا نقطه و اتکایی  وجود دارد تا بتواند تأثیر گذاری ملموس و عینی را که می تواند به سود آینده انقلاب و ملت بزرگ ایران  منجر شود را مدیریت و اجرایی نماید آیا نقطه ای وجود دارد تا بتواند  با اعمال نظارت عینی  ،  حضور در قسمت های مختلف نظام را تبدیل به نوکری برا ی ملت نماید و نه چیز دیگر و بهره و سودی  که   به واسطه  حضور و تسلط افراد  بر قسمت های مختلف نظام عاید این افراد می شود را خاتمه دهد و چشم امید گروه های قدرت و ثروت و به قول رهبر بزرگوارمان مافیای هفت سر را به توانایی و قدرت قسمت های  مختلف نظام را کور نماید تا دیگر هیچ قسمتی از نظام و توانایی ها و قدرت آن قسمت دستمایه اغراض سیاسی و منافع حزبی و گروهی نشود؟


به نظر می آید چنین خلَعی در قانون اسای کشور ما وجود دارد که پیش بینی  چنین نقطه  مؤثری را  ننموده است شاید بعضی از دوستان بگویند که رئیس جمهور وظیفه  پاسداری از اجرای  قانون اساسی را بر عهده دارد ولی باید بگوییم  با تفاسیر مختلفی که از این قسمت قانون  ارائه داده اند چنی انتظاری از رئیس جمهور  مورد تضعیف سنگین واقع شده است و از طرفی ریاست جمهوری نیز  به عنوان یکی از قسمت های نظام  انقلاب کشورمان لازم است تحت کنترل نقطه و مرکزی قرار بگیرد تا امکان کنترل  قسمت های مختلف نظام  و نیز هماهنگی لازم بین آنها بوجود آید  ممکن است  عده ای دیگر از دوستان ،  کمسیون اصل 90 مجلس را آن نقطه بیان کنند این کمیسیون نیز تنها مسئولیت شکایت از سه قوه مختلف  نظام را بر عده دارد از طرفی نیز این نقطه  به واسطه جابجایی های مکرر  ، چنین توانایی را نمی تواند از خود بروز دهد و  نیز احتمال آلوده شدن این کمیسیون با اغراض و منافع سیاسی احزاب و گرو های قدرت و ثروت کم نمی باشد همچنان که این نقطه ضعف  در مورد نهاد ریاست جمهوری نیز مطرح می باشد.


و لذا تنها می ماند نقطه ای که سکاندار رهبری و هدایت انقلاب به سمت اهداف متعالی الهی و انسانی می باشد به عبارتی این امر می بایستی بر دوش این نقطه گذاشته شود زیرا هم دچار عوض شدن های پی در پی  بعد از یک فرجه زمانی نسبتا" کوتاه چهار ساله نمی شود و هم اینکه در طول زمان  احتمال آلوده شدن این نقطه به اغراض و منافع  سیاسی  احزاب و گرو ه های قدرت و ثروت تقریبا"  دور از ذهن می باشد و می توان مطمئن بود که پاک ترین  قسمت از نظام که می تواند چنین مسؤلیتی را بر دوش  بگیرد شخص ولی فقیه جامع الشرایط می باشد   که سکان هدایت انقلاب را به سمت اهداف متعالی الهی و انسانی بر عهده گرفته است


حال سؤال اینجاست آیا در قانون  اساسی اجازه چنین مسئولیت و دخل و تصرف و به عبارتی چنین دخالت هایی بعضا" محسوس و ملموس را به ولی فقیه داده است یا خیر؟


اینکه در قانون اساسی  ولایت  شخص فقیه و جامع الشرایط را به صورت مطلق قرار داده است  ولی در همان حال برا ی او محدوده وظایف مشخص کرده است نمی تواند نشان از  گستردگی وظایف ولایت فقیه باشد و گوییا  تنها این اجازه به ولایت  فقیه داده شده است که تنها در موارد فوق استثنایی و بعضا" بسیار آشکار  که کارد به استخوا رسیده است ولایت بتواند در مورد قسمت های مختلف نظام  وارد عمل شود و به صورت کاملا" لحظه ای ( نه بیشتر)  تأثیراتی اعمال نماید.


با این اوصاف می توان گفت قانون اساسی کشور ما دچار ضعف خاصی می باشد که این نقطه ضعف  خود را در زمان طولانی که از انقلاب  گذشته است نشان داده است به طوری که  جاگیر شدن افراد در قسمت های مختلف نظام   و گره خوردن خواسته های دنیایی  و منفعت طلبانه این افراد  با پتانسلی که بواسطه توانمندی های قسمت های مختلف نظام ( که به مرور زمان نیز این توانمدی ها افزایش پیدا می نماید )  می تواند به مرور جزایر قدرتی را شکل دهد ، که چنین وضعی می تواند علی رغم ادعای انقلابی گری و اسلامی گری و اعمال خدماتی انقلابی  بسیار زیاد   افراد جا گیر شده ،   آینده انقلاب و نظام و ملت  را به مخاطره بیندازد .


برا ی اینکه امکان برطرف نمودن این ضعف قانون اساسی فراهم  شود در درجه اول لازم است ملت نسبت به چنین ضعفی آگاه گردد و در در جه دوم استقامتی که از طرف افراد جاگیر شده صورت می گیرد چاره اندیشی  شود به نظر می آِید ملت باید به صورت نسبتا" شفاف متوجه شود که امکان چنین استقامتی  از طرف افراد جاگیر شده بعید نمی باشد و لذا آگاهی ملت می تواند راه  را بر مغلطه ها  و  احتمالا " سرکوب کسانی که چنین بحثی را مطرح   می نمایند ببندد.


حال لازم است این آگاهی را بدهم که نه اینکه چنین اراده و انگیزه ای در بین افراد سرشناس نیست بلکه بر عکس هم حرکت می نمایند در جلسه ای که مجلس خبرگان با رهبر انقلاب داشتند متاسفانه شاهد چنین حرکت برعکسی بودیم علی رغم اینکه برا ی ملت آشکار شده است که اراده هایی با نفوذ بر قدرت و پتانسل مجلس شورای اسلامی می خواهند انتقام هایی را از احمدی نژاد و دولت او بگیرند و در این راه نیز حاضر شده اند منافع و مصالح ملت را به پای اغراض سیاسی خود  مدفون نمایند تا بتوانند جلوی تأثیرات مثبت دولت را بر رفاه عمومی و نیز پیشرفت کشور بگیرند و این دولت را دست آخر دولتی نا کارآمد معرفی نمایند  و اگر نبود دخالت های  شخص ولی فقیه بعید نبود تا کنون به عمده اهداف خود دسترسی پیدا می نمودند  ، ولی می بینیم رئیس مجلس خبرگان در جلسه ای که اعضای مجلس خبرگان در تاریخ 17/12/91 با رهبر انقلاب داشتند بحث عدم دخالت امام خمینی در قضایای  مجلس شورای اسلامی را مطرح می نمایند و اشاره می کنند که امام خمینی تنها به توصیه اکتفا می نمودند و تنها در قضیه عزل بنی صدر ورود نمودند. خوب این نشانه چیست ؟؟! ایا نباید مجلس خبرگان در فکر افزایش اختیارات ولایت فقیه باشد تا کشور بتواند از پتانسیل عظیمی که بواسطه جایگاه ولایت فقیه در کشورمان وجود دارد استفاده نماید و   مشکلی که در بالا اشاره نمودیم و می تواند آینده انقلاب و نظام و ملت را به مخاطره  بیندازد  به دست توانای ولی فقیه گره گشایی بشود این خطر ناک می باشد اگر مجلس خبرگان بخواهد سیاسی عمل بکند  و در قضه مجلس ورود رهبری را به صورت غیر مستقیم مورد اعتراض قرار بدهد.


به هر حال امید تغییر در قانون اساسی در راستای بر طرف نمودن ضعفی که در مورد قانون اساسی کشورمان بیان گردید تنها با آگاه  گردیدن ملت در جهت نیاز به افزایش اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی میسر  می باشد.


لازم است بسیجیان و نیرو های مذهبی انقلاب با زیرکی این موضوع را نگاه کنند و تنها به ابراز احساسات نسبت به ولایت فقیه اکتفا ننمایند و بدانند این احساس نیاز از طرف رهبر انقلاب بیان نخواهد شد که ایشان بفرمایند لازم است اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی افزایش یابد  و لذا باید راه باز گردد برای بهره برداری بیشتر از  پتانسیل رهبر انقلاب در جهت رفع مشکلی که بیان گردید.



                                          آیکون نظرات در بالا می باشد  





دشمن و یا نادان هستند کسانی که جایگاه رهبر انقلاب را مورد خدش

بسم الله الرحمن الرحیم



 دشمن و یا نادان هستند  کسانی  که جایگاه رهبر انقلاب را مورد خدشه قرار دهند



فراست و هوشمندی رهبر انقلاب در نوع نگاه و نوع بر خوردی که  تا به حال از  ایشان آشکار گردیده مشخص شده است  و نمی توان دچار این اشتباه راهبردی شد که عتابی که جدیدا" نسبت به احمدی نژاد  از ایشان صادر شده است را  بدور  از فراست و هوشمندی ببینیم.


برای ما محرز شده است که سخنان و موضع گیری های رهبر انقلاب همه در جهت تقویت جبهه انقلاب و تضعیف جبهه باطلی می باشد که در خارج از کشور و نیز در داخل کشورمان وجود دارند لزومی ندارد که ما حتما" فلسفه رفتار و موضع گیری  رهبرمان را سریعا" درک کنیم. 


جدای از هوشمندی و فراست رهبر انقلاب ابشان انسان منصف و دارای نگاهی منطقی به مسائل می باشند  مثالی را از عمق تاریخ بیان نمایم


حضرت علی (ع) در زمان حکومت داریی خویش   زره گم شده خویش را  دست یک شخص غیر مسلمان می بیند لذا موضوع را  بیان می کنند که با انکار آن فرد ،  ادعای حضرت علی علیه السلام  در مقابل شریح قاضی وقت مطرح می گردد که بعد از عدم وجود شاهد بر ادعای حضرت علی علیه السلام  ، شریح قاضی حکم به نفع آن شخص صادر می نماید آن شخص با دیدن چنین شیوه حکومت داری  که از حضرت علی علیه السلام می بینند ایمان به بزرگی  و راه حضرت علی می آورند و جزو یارن و طرفداران مولایمان حضرت علی میگردند.


ببینید علی رغم اینکه محمود احمدی نژاد توانست با ورود به منطقه ممنوعه  و عقب راندن انحرافی که سالها بود دامن انقلاب را گرفته بود  ،  خدمت بزرگی را به راه شهیدان  ، خون شهیدان و راه امام خمینی و شعار ها ی انقلاب بنماید ولی به واسطه ادعایی که نمود ولی قابل دفاع در ابتدا ی امر نبود و می توانست فضایی را بدونه طی مراحل اثبات برای رؤسای دو قوه بوجود بیاورد که باعث جلو گیری از حضور آنها در بین توده های مردم بگردد  و اینگونه ما شاهد دو رئیسی از دو قوه می شدیم که ملت اجازه حضور به  آنها در بین خود  نمی دادند و بدونه اینکه امری در مورد آنها اثبات قطعی شده باشد چنین وضعی پیش می آمد ولی رهبرمان در حکومت داریشان  ، حکمی را به همراه  تبیین علت آ ن حکم  ،  برای محمود احمدی نژاد صادر می نمایند و اینگونه انصاف و منطق و حق نگری را از خود بروز می دهند و پیام می دهند که هرکس می خواهد با فسادی بر خورد نماید باید مراحل اثبات جرم را طی نماید  و نباید بدونه طی مراحل اثبات ،  ادعایی را در بین مردم بکشاند و ایشان  با اعتراض نمودن نسبت به عدم تحرکت و فعالیت مناسب در زمینه مبارزه با مفاسد نگذاشتند اینگونه القا شود که افراد حاضر در بدنه نظام در حاشیه امنیت می باشد ولی اینکه بدونه اثبات و طی مراحل اثبات به خصوص نسبت به روسای قوا شائبه ای بوجود آید قابل قبول نخواهد بود  و بعضا" جای ناراحتی  نیز دارد ( امیدواریم رئیس قوه قضاییه اینهمه انگ را که توسط معروفین و حتی برادر احمدی نژاد ( داود احمد ی نژاد ) نسبت به رئیس قوه مجریه و اطرافیانش  ادعا می شود را به عنوان جرم مورد بازخواست و پی گیری قرار دهند که با توجه به رویه مخالفت و بدبینی که رئیس قوه قضاییه نسبت به رئیس قوه مجریه در پیش گرفته اند بعید می دانیم این سخن رهبر مان را مورد توجه قرار دهند و گوییا اشاعه سخنان و ادعا های ناروا نسبت به رئیس جمهور و اطرافیان ایشان به مذاق رئیس قوه قضاییه  خوش آمده است )


آنچه که از رهبر انقلاب در بر خورد با پخش فایل صوتی  تصویری توسط احمدی نژاد در صحن علنی مجلس بروز پیدا نمود نشان از حاکمیت روحیه انصاف و منطق بر مواضع و رفتار رهبر بزرگوار انقلاب می باشد البته با توجه به چنین روحیه  و شجاعتی که  از رهبر انقلاب سراغ داریم اگر مصلحت ببینند  در آینده واکنش لازم را در مقابل سکوت و عدم تحرک  قوه قضاییه در مقابل تخریبات و ادعای ناروایی  که نسبت به رئیس قوه مجریه و اطرافیان ایشان درطی  چندین سال صورت گرفت   ، از خود نشان خواهند داد بخصوص که رئیس  قوه قضاییه و اطرافیانشان به صورت علنی و در لفافه با چنین تخریبات و ادعا های ناروا همسویی نشان داده اند.


تأثیرات چنین حرکتی که رهبر انقلاب از خود بروز دادند قابل توجه می باشد :


1- این واکنش رئیس جمهور می توانست مدیریت بر خورد با آشکار سازی بدونه اثبات قانونی  رئیس جمهور را  در دست عوامل آشکار و پنهان رأس فتنه  88 قرار دهد و طبیعتا" بر خورد  با این امر را مطابق با اهداف خاص خود مدیریت می نمودند و نتیجه چنین مدیریتی نیز  قابل پیش بینی می باشد دست آخر عده ای به طرفداری این طرف و عده ای به طرفداری آن طرف حداقل در فضای مجلس و رسانه ها بحرانی سخت را رقم می زدند این مدیریت رهبر انقلاب به گونه ای بود که آبی بر آتش انتقام عده ای خاص ریخت و هم راه مدیریت چین پروژه ای که برای عده ای خاص فراهم شده بود را بست و هم بحرانی که می توانست برا ی رؤسای دو  قوه در هنگام حضور در اجتماع بوجود آورد  را بستند در حالی که دخیل بودن آنها در جرم برادرشان هیچ اثباتی نشده بود.


2- این اتفاق این حقیقت را آشکار نمود  که مبارزان واقعی با مفاسد اقتصادی و غیره می بایستی بتوانند بدونه ایجاد موانعی جدی در راه اثبات جرمی  آن جرم را  پی گیری نماید و حتی اگر پروژه پی گیری جرمی مثلا" در مجلس و یا قضاییه زمین گر می شود و یا توسط قاضی خاصی با صدور حکمی مورد استتار قرار می گیرد از رهبر انقلاب یاری و کمک بخواهند تا بتوانند اثبات جرمی را به سر انجام برسانند حتی اگر این جرم  مربوط به رؤسای  قوا باشد و اگر هم مصلحتی در عدم پی گیری این جرم می باشد دقیقا" آن را از رهبر انقلاب دستور بگیرند  نه اینکه خود حدس و گمانی را در این مورد ترتیب اثر بدهند و بدونه استماع نظر رهبر  انقلاب   ، پی گیری جرمی را مسکوت بگذارند   اگر اینگونه عمل شود هرگز شاهد این نمی شویم که جرمی را بدونه اثبات و یا بخاطر ترس از عدم امکان پی گیری واقعی آن در جهت  اثبات   ، بدونه اثبات به اطلاع مردم برسانیم ( و حتی اگر جرمی  واقعی باشد باید قابل اثبات باشد و در صورت غیر قابل اثبات بودن همچون حضرت علی علیه السلام باید از ان عبور نمود  و صبر نماییم تا خداوند امداد ها ی خود را در صورت مصلحت جاری نمایند) 


امیدوارم در این مقاله قسمت دوم  در مورد  تأثیرات عملکرد رهبر انقلاب در مقابل آشکار سازی فایل صوتی تصویری که  دکتر احمدی نژاد انجام دادند به گوش دولتمردانمان برسد و  استفاده بیشتر از پتانسیل رهبر انقلاب را در راه مبارزه با مفاسد اقتصادی و غیره راهگشا ببینند.





                                       قسمت نظرات بالای مطلب می باشد